اين خطبه با حمد وسپاس خدا وصلوات بر محمّد صلى اللَّه عليه وآله و اهل بيتش آغاز مىشود. حضرت زينب در جاى جاى اين خطبه، با زيبايى و موقعيّتشناسى بسيار عالى و با استشهاد به آيات الاهى، يكى پس از ديگرى، گمانهزنىهاى يزيد مبنى بر پيروزى بر اهل بيت و تلاش او را براى تحريف واقعه كربلا، باطل مىكند. شايد بتوان متن اصلى خطبه را به چند بخش يا مرحله تقسيم كرد: در مرحله اوّل به اقدام يزيد در بىاحترامى به وحى الاهى كه آن را قبل از خطبه آن حضرت به صورت ابياتى زمزمه كرد - جواب مىدهد و با استشهاد به آيه قرآن آن كار را نتيجه گناهان بسيارى مىداند كه يزيد مرتكب شده و به بىاحترامى به آيات الاهى انجاميده است.
در مر حله دوم، حضرت زينب به مقابله با غرور و تكبّر يزيد مىپردازد. يزيدى كه به خاطر اسير كردن دختران رسول و روى آوردن ظاهرى دنيا به او و پيروزى ظاهرى در جنگ، گمان مىكند كه خداوند او را عزيز دانسته و خاندان اهل بيت را ذليل كرده است. در اينجا هم حضرت زينب با استشهاد به آيات الاهى مىگويد: روى آوردن دنيا به امثال شماها از روى سنّت املاء الاهى است كه به كافران مهلت مىدهد.
حضرت زينب(س) در مرحله سوم، به يادآورى اصل و نسب اهل بيت و اصل و نسب بنىاميّه مىپردازد و يزيد را توبيخ و سرزنش مىكند كه چرا دختران رسول خدا را در بند كرده، در حالى كه پدران او به لطف رسول اكرم صلى اللَّه عليه وآله بعد از فتح مكّه، آزاد شدند.
ايشان در مرحله چهارم، به اين نكته مىپردازد كه آنچه را يزيد انجام داد، نتيجه اصل و نسب او هست؛ چرا كه او فرزند همان هند جگرخوار معروف است.
در مرحله پنجم، به باطل كردن ظنّ و گمان يزيد مىپردازد كه در اشعارى كه قبل از خطبه خواند، پدران خود را به مشاهده پيروزى او و انتقامش از خاندان رسول دعوت كرد؛ ولى حضرت زينب(س) مىگويد نه تنها آنها بر نمىگردند، بلكه تو نيز