تحليل گفتمان ادبى خطبه ‏هاى حضرت زينب(س) - صفحه 142

اين خطبه با حمد وسپاس خدا وصلوات بر محمّد صلى اللَّه عليه وآله و اهل بيتش آغاز مى‏شود. حضرت زينب در جاى جاى اين خطبه، با زيبايى و موقعيّت‏شناسى بسيار عالى و با استشهاد به آيات الاهى، يكى پس از ديگرى، گمانه‏زنى‏هاى يزيد مبنى بر پيروزى بر اهل بيت و تلاش او را براى تحريف واقعه كربلا، باطل مى‏كند. شايد بتوان متن اصلى خطبه را به چند بخش يا مرحله تقسيم كرد: در مرحله اوّل به اقدام يزيد در بى‏احترامى به وحى الاهى كه آن را قبل از خطبه آن حضرت به صورت ابياتى زمزمه كرد - جواب مى‏دهد و با استشهاد به آيه قرآن آن كار را نتيجه گناهان بسيارى مى‏داند كه يزيد مرتكب شده و به بى‏احترامى به آيات الاهى انجاميده است.
در مر حله دوم، حضرت زينب به مقابله با غرور و تكبّر يزيد مى‏پردازد. يزيدى كه به خاطر اسير كردن دختران رسول و روى آوردن ظاهرى دنيا به او و پيروزى ظاهرى در جنگ، گمان مى‏كند كه خداوند او را عزيز دانسته و خاندان اهل بيت را ذليل كرده است. در اينجا هم حضرت زينب با استشهاد به آيات الاهى مى‏گويد: روى آوردن دنيا به امثال شماها از روى سنّت املاء الاهى است كه به كافران مهلت مى‏دهد.
حضرت زينب(س) در مرحله سوم، به يادآورى اصل و نسب اهل بيت و اصل و نسب بنى‏اميّه مى‏پردازد و يزيد را توبيخ و سرزنش مى‏كند كه چرا دختران رسول خدا را در بند كرده، در حالى كه پدران او به لطف رسول اكرم صلى اللَّه عليه وآله بعد از فتح مكّه، آزاد شدند.
ايشان در مرحله چهارم، به اين نكته مى‏پردازد كه آنچه را يزيد انجام داد، نتيجه اصل و نسب او هست؛ چرا كه او فرزند همان هند جگرخوار معروف است.
در مرحله پنجم، به باطل كردن ظنّ و گمان يزيد مى‏پردازد كه در اشعارى كه قبل از خطبه خواند، پدران خود را به مشاهده پيروزى او و انتقامش از خاندان رسول دعوت كرد؛ ولى حضرت زينب(س) مى‏گويد نه تنها آنها بر نمى‏گردند، بلكه تو نيز

صفحه از 148