زينب، دختر علىبن ابىطالب، تمام نشده بود و كسانى كه در مجلس يزيدبن معاويه حضور داشتند، به دقّت، سخنان آن زن را مىشنيدند و از شجاعت وى حيرت مىكردند. تا آن روز كسى جرئت نكرده بود كه آن طور صريح و بدون پرده، ظلم و فسق و رشوهخوارى دستگاه خلافت يزيدبن معاويه را روبه رو، با حضور عدّهاى زياد شاهد و مستمع با او بگويد.» (10: ص 520)
سپس در مورد تأثير اين خطبه مىگويد: «نطق زينب، دختر علىبن ابىطالب، طورى حكومت اموى را متزلزل كرد كه حتّى در زمان خود يزيدبن معاويه مردم مدينه، يعنى مردم همان شهرى كه اسلام از آنجا قوت گرفت و توسعه به هم رسانيد، بر ضدّ حكومت اموى شورش كردند... سه نفر كه هر سه علمدار شورش عليه حكومت اموى شدند، آن روز در مجلس يزيد حضور داشتند. يكى از آنها فضلبن عبّاسبن ربيعه بود كه بعد از مراجعت به مدينه، علم شورش را بر افراشت و كشته شد. ديگرى عبداللَّهبن زبير بود كه بعد از شورش فضلبن عبّاسبن ربيعه در مدينه و كشته شدن او، در مكّه شروع به طغيان كرد و مردم مكّه را عليه يزيدبن معاويه شورانيد... سومين شخص مختاربن ابىعبيده ثقفى بود و مىتوان گفت كه آن سه نفر اگر آن روز در مجلس يزيد حضور نداشتند و نطق زينب را نمىشنيدند، مبادرت به شورش نمىكردند. اگرچه شورش مختاربن ابوعبيده ثقفى بعد از مرگ يزيدبن معاويه آغاز شد، ولى باز آن مرد تحت تاثير نطق زينب قرار گرفت.» (همان: ص 524) اسد حيدر مىگويد: «زينب يزيد را بهگونهاى خطاب قرار داد كه او را از آن خونسردى ظاهرى بيرون كشيد و او همچون بندهاى گناهكار بود كه در دست بانوى بزرگوار است و مورد سرزنش و ملامت قرار مىگيرد.» (2: ص 347)
نتيجهگيرى
تحليل گفتمان ادبى همچون ديگر شاخههاى آن در دهههاى اخير، مورد توجّه زيادى قرار گرفته است. در اين روش، متون ادبى از دو جنبه بافت متن و بافت