علم حروف بوده است.» ۱ از آنجا كه معناى دقيق علم الحروف در اينجا آشكار نيست، ما به معناى تحت اللفظى آن اشاره مىكنيم؛ تنها توصيفى كه مىتوان در اينجا درج كرد برگرفته از التهانوى است كه مىگويد: جفر «علمى است كه در آن به بحث در مورد حروف الفبا پرداخته مىشود، كه در اين علم، آنها به خودى خود معناى مستقلى دارند و شاهد خاصى بر اين مطلباند. از اين (علم) حوادث جهان تا آخر زمان را مىتوان دريافت.» ۲
2. مصطفى حاجى خليفه (1657/1067-1609/1017) مىگويد: «با علم جفر و جامعه، يعنى علم خلاصهاى از قوانين الواح الاهى كه شامل رويدادهاى آينده بطورخاص و يا عام، ميشود. الجفر، لوحِ قانون و حكم الاهى است (لوح القضا) كه منطق جهان شمول است؛ و الجامعه لوح قدر الاهى است (لوح القدر) كه روح جهانى است. عدهاى معتقدند كه امام علىبن ابىطالب كه خدا از وى راضى باد، 28 حرف (الفباى عربى) را به گونه البسط الاعظم (؟) كه بر روى پوست يك جفر (يك بره يا بچه آن) چيد و نظم بخشيد.
لغات خاص را بوسيله راههاى خاصى تحت شرايط و موقعيتهاى خاص مىتوان از آن بيرون كشيد، كه از روى آنها نيز مىتوان به آنچه كه در الواح قضا و قدر نوشته شده دست يافت. اين علم از طريق اهل بيت و افراد منتخب و مرتبط با شيوخ كامل (طرق صوفى) دست به دست شده است و از آنها به دست آمده و آنها نيز به هر وسيلهاى به پنهان كردن آن علم پرداختهاند.
گفتهاند كه حقيقت آن نوشتهها، فهميده نخواهد شد مگر بوسيله حضرت مهدى كه انتظار ظهورش را در آخر زمان مىبرند.» ۳ اين توصيف را طاشكبرىزاده (1551/968 - 1495/901) در مفتاح السعادة (جلد 2، ص 594) بيان داشته و شيخ عبدالنبى هندى در جامع العلوم (دستور العلما)، جلد 1،
1.شرح المواقف، چاپ استانبول، جلد ۲، ص ۱۹۰؛ در كشف الظنون، جلد ۱، ص ۵۹۱ به اين منبع اشاره شده است.
2.كشاف اصطلاحات الفنون، جلد ۱، ص ۲۸۸-۲۸۷
3.كشف الظنون، جلد ۱، ص ۵۹۱