تعليقات آيت ‏اللَّه جعفرى بر اصول كافى، 11 باب از كتاب الحجّه - صفحه 22

علاوه بر آن، خداوند توضيح مى‏دهد كه چگونه او اين دانش اندك را به ما داده:
«و خداوند است آنكه شما را از شكم مادر بيرون آورد، در حالى كه هيچ چيز نمى‏دانستيد. و براى شما گوش و چشم و قلب (يعنى انديشه) قرار داد، باشد كه او را سپاس گزاريد.» 1
بنابراين، ما درمى‏يابيم كه اگر كسى صاحب علم به غيب نيز باشد (همانطور كه در بخش الف گفتيم) تنها به دليل آن است كه خداوند، آن را به او بخشيده است. به اين دليل در قرآن به پيامبران دستور داده شده تا به مردم بگويند كه آنها ازخود، صاحب علم بالغيب نيستند، بلكه آن علم از جانب خدا به آنها بخشيده شده است. 2 و به پيامبر نيز امر شد كه بفرمايد: «من نمى‏توانم سودى براى خود داشته باشم، مگر آن كه خدا بخواهد. و اگر علم غيب داشتم، بر مال خود مى‏افزودم و زيانى به من نمى‏رسيد.» 3
د) قرآن بيان مى‏كند كه كليدهايى براى غيب وجود دارد كه در نزد خدا هستند. 4
و كسى غير خدا نمى‏تواند از علم خداوند چيزى دريابد مگر اينكه خداوند اراده كند. 5 همچنين، خداوند هيچ انسانى را از علم غيبش آگاه نمى‏كند مگر اينكه بوسيله پيامبرانش باشد. 6
بنابراين خداوند داستانهاى گذشتگان را كه در قرآن نقل كرده است، «اخبار غيب» (انباء الغيب) مى‏نامد، چنان‏كه مى‏فرمايد: «اينها از خبرهاى غيب است كه به تو وحى مى‏كنيم. نه تو آن را پيش از اين مى‏دانستى و نه قومِ تو.» 7 نيز مى‏فرمايد: «اين، از اخبار غيب است كه به تو وحى مى‏فرستيم. وگرنه تو آنجا حاضر نبودى كه آنها بر مكر و نيرنگ تصميم گرفتند.» 8 در حقيقت، همه قرآن غيب است، كه خداوند از طريق پيامبرش آشكار نموده است. در سوره يونس مى‏فرمايد: «مى‏گويند چرا آيه (كلام يا نشانه)اى از طرف خدايش برايش فرونمى‏آيد؟ بگو

1.نحل (۱۶) / ۷۸

2.انعام (۶) / ۵۰؛ هود (۱۱) / ۳۱

3.اعراف (۷) / ۱۸۸

4.انعام (۶) / ۵۹

5.بقره (۲) / ۲۵۵

6.آل عمران (۳) / ۱۷۹؛ و نيز بنگريد: جن (۷۲) / ۲۷-۲۶

7.هود (۱۱) / ۴۹

8.يوسف (۱۲) / ۱۰۲؛ نيز بنگريد: فرقان (۲۵) / ۶-۴

صفحه از 24