شدند از مفوضَّه (كه معتقدند كه همه قدرت كه گفتيم جهت خلق، مستقيم به پيامبر و امامان واگذار شد) و به استثناى آنان كه مدّعى رابطه با آنان هستند، يعنى غلات». ۱
2. علمى كه امامان صاحب آنند:
الف) منابع علم امامان را در موارد زير مىتوان خلاصه كرد:
1. كتب و... كه در فصول قبلى به آن اشاره شد، مثلاً جامعه، مصحف فاطمه عليها السلام
2. آنچه كه از پيامبر به امامان و آنگاه، از امامى به امامى ديگر بطور دهان به دهان منتقل شده است.
3. آنچه كه آنها در ظرفيشان به عنوان «محدَّثون» دريافت كردهاند.
4. آنچه كه در شب قدر بر آنان نازل شده است.
5. علمشان كه در شب و روز اتفاق افتاده است. (حديث 635)
6. آنچه كه خداوند به هنگام ضرورت، آنها را از آن مطلوب ساخته است.
چنانچه مايل به داشتن مثالى براى هريك از اين شش مورد باشيد، مىتوانيم آنها را با پول مقايسه كنيم و بگوييم: مورد اول مانند پولى است كه به صورت chestواگذار شده است.
مورد دوم مانند آن است كه پولى كه بصورت ارث از پدر به پسر منتقل مىشود.
مورد سوم مانند پولى است كه به يك شخص خاص داده مىشود.
مورد چهارم مانند آن است كه پولى در يك مناسبت خاصّ داده شود.
مورد پنجم مانند پولى است كه دائماً در طول يك دوره زمانى داده مىشود.
و مورد آخر مانند پولى است كه براى نياز خاصى داده مىشود.
بايد بخاطر داشت كه آنچه گفتيم، تنها يك تمثيل است (براى تفهيم مطلب) و ما به هيچ وجه، نمىخواهيم جايگاه و اهميت خاص علم امامان را - با تشبيه آن به
1.اوائل المقالات، ص ۳۸؛ علامه مجلسى موافق اين موضوع بوده و آن را در بحار، جلد ۲۶ و ص ۱۰۴ نقل كرده است.