پاره ‏اى از تعليقات آيت‏ اللَّه ميرزا مهدى اصفهانى بر احاديث اصول كافى‏ - صفحه 32

مفهومات و معقولات و متصوّرات، از آن حيث كه همه محدودند، مستلزم تحديد خداست. چرا كه موصوف به وصف محدود، ضرورتاً محدود است. و محدوديت، مخالف ازليّت است.
به اين جهت، امام رضا عليه السلام، بحث و تكلّم و اثبات و نفى را نسبت به خداى تعالى و كمالاتش و افعالش و مالكيّتش و جاعليّتش بطور كلّى ساقط مى‏كند.
سپس حضرتش به نكاتى تنبّه مى‏دهد كه ان شاء اللَّه تعالى خواهيد ديد، كه خداوند تعالى، عالِم بود زمانى كه معلوم نبود - تا آخر نوشتار آن جناب، كه از نفائس معارف الاهيه است كه از معارف بشر، ممتاز است. ۱
2) كافى 1: 137، كتاب التوحيد، باب جوامع التوحيد، ح 3.
تصريح امام عليه السلام بر اينكه خداى تعالى به توصيفات و گزارش‏هاى بشرى وصف نمى‏شود، بر خردمند دانا پوشيده نيست.
سپس يادآورى مى‏كند آنچه را كه انسان به فطرت مى‏شناسد، و علم و عقل دو برهان بر آن‏اند، يعنى مباينت و تقدّس خداوند تعالى از مشابهت با ديگران.
آن‏گاه حضرتش تصريح مى‏كند كه خداى تعالى مبرّا است از تمام آنچه در اجسام تركيب كرده است. پس بارى تعالى نه تنها جسم نيست، بلكه روحى مركّب در جسم نيست. نيز آشكارا مى‏فرمايد كه خداوند، نه جسم است و نه صورت. و اين عين مخالفت با توحيدهاى بشرى است كه مى‏گويند: «سبحان من خلق الاشياء و هو عينها» ۲ و عقيده دارند كه او موصوف است و متعيّن است به تمام اوصافت مخلوقيّت.
همچنين مى‏فرمايد: «فرق بين ما جسّمه و صوّره و شيّأه و بينه». بدين‏سان آشكارا بيان مى‏دارد كه خداوند، مشيّى‏ء الاشياء است، و حيثِ ذاتِ اشياء، شيئيت به خداى تعالى است، كه مجعوليّت ذاتى بدون جعل است.

1.نسخه صدرزاده، ص ۱۹۲؛ نسخه تحقيق شده، ص ۵۸۸، ذيل حديث شماره ۱۱۰۶

2.الفتوحات المكية ۴: ۱۳۳ سطر ۲

صفحه از 35