پاره ‏اى از تعليقات آيت‏ اللَّه ميرزا مهدى اصفهانى بر احاديث اصول كافى‏ - صفحه 33

سپس تصريح مى‏كند كه خالق لطيف جليل، خلق و صنع كرد، نه از شى‏ء. و روشن است كه اين عين مخالفت با معارف بشرى است، كه عقيده دارند خداى تعالى متعيّن به نفس ذات خويش است، و به نظر آنها خلقت اشياء عين تعيّن خداوند متعال است. چون چنين است، خلقت اشياء از شى‏ء به حقيقت شيئيت است، كه ذات خداى تعالى است.
آن‏گاه آشكارا بيان مى‏دارد كه علم خداى تعالى متوقّف بر معلوم نيست و بشر در معارف خود به اين علم نمى‏رسد، و اين از مسائل دشوار است. ۱

بخش دوم - اسماء و صفات‏

3) كافى 1: 116، كتاب التوحيد، باب معانى الاسماء و اشتقاقها، ح 7:
بر خردمندان پوشيده نيست كه مراد از اسماء و صفات، همان صفات لغوى است كه عين اسماء است.
امام عليه السلام مى‏فرمايد: «فإن قلت: لم تزل عنده في علمه و هو يستحقّها»، اين تفسير و كلام در معارف بشرى، به ثبوت معلومات است به اين دليل كه علم به اشياء را بدون كينونت آنها به وجهى - بعد از التزام و تصريح به علم خداى تعالى به آنها - نمى‏شناسند.
لذا حضرتش نصّ و تصريح دارد به نفى معلومات، ازلاً، از تمام حيثيّات و به همه معانى كه بشر در معارف خود قائل است، از مراتبى كه در مورد ذات خداى تعالى نزد خود تصوّر مى‏كنند.
همچنين امام عليه السلام تصريح مى‏كند كه انطواء (پيچيدگى) كثرت در وحدت، غلط است و خداى تعالى، متجزّى نيست، بلكه قابل توهّم به قلّت و كثرت نيست. بدين‏سان به نداى بلند، فرياد مى‏دارد كه وحدت در كثرت و كثرت در وحدت، باطل است.

1.نسخه صدرزاده، ص ۱۹۴؛ نسخه تحقيق شده، ص ۵۹۱؛ ذيل حديث شماره ۱۱۰۸

صفحه از 35