پاره ‏اى از تعليقات آيت‏ اللَّه ميرزا مهدى اصفهانى بر احاديث اصول كافى‏ - صفحه 40

كانوا علموا ذلك الحكم؟» تصريح كرد: «بلى، قد علموا، ولكنّهم لايستطيعون امضاء شى‏ء حتى يؤمروا فى ليالى القدر».
روشن است كه مراد از علم ائمه عليهم السلام به حكم - از آن حيث كه چنان باشد - همان است كه براى تعيّن نظام در علمشان، بدان حكم مى‏شود، نه نفس‏الامر، چرا كه امام عليه السلام در روايت تصريح مى‏كند كه ناگزير، امرى خواهد بود. از اين‏رو، ائمّه استطاعت ندارند مگر بعد از امر. با اين همه، سائل مراد را نفهميده و بار ديگر مى‏پرسد: «هل كان يأتيه فى ليالى القدر شى‏ء لم‏يكن علمه؟»
امام جواد عليه السلام پاسخ مى‏دهد: «لا يحلّ لك أن تسأل عن هذا». سرّ مطلب نيز روشن است، زيرا آن سائل، اهليّت براى فهم نداشت، به ويژه در مورد مطلبى كه شناخت آن حتى با فهم و عقل و علم ممكن نمى‏شود، چرا كه بازمى‏گردد به اختصاص علم به اين حكم، به ذات خداى تعالى، به علم بلامعلوم او. هيچ تعيّنى به هيچ وجهى از وجوه نيست در علم خداى تعالى به اين حكم و نقيض آن و امثال آن تا بى‏نهايت، بدون تعيّن و بدون معلوم.
با اين همه حضرتش صلوات اللَّه عليه به سائل پاسخ داد كه اين علم كه در مورد آن مى‏پرسى - يعنى: علم به اين حكم كه از جانب الاهى فرود آمده و اختصاص به ذات بارى دارد، بدون تعيّن و بدون معلوم در هيچ وجهى از وجوه، و اينكه رسول خدا و ائمه هدى عليهم السلام آن را نمى‏دانند مگر در شب‏هاى قدر - مخصوص اولياى معصوم الاهى است، كه هيچ‏كس را بر آن آگاه نمى‏سازند، مگر خودشان را، نه كسانى را كه از آنان نباشند و به ولايت ديگران متمسّك باشند.
زيرا اهل بيت عليهم السلام، تذكّر دهنده به جهانيان‏اند. پس هركسى را كه خداوند خواسته كه خود را و علم خود را در قداست و علوّ آن به او بشناساند، از كسانى كه پيروان اهل بيت باشند، او به اطّلاع حجّتهاى الاهى، از آن مطّلع مى‏شود، و به معرفت آنها مى‏شناسند، نه ديگران. چنين كسانى، وابسته به اهل بيت‏اند. و اعجاز

صفحه از 35