وجيه. ۱
آيتاللَّه خوئى نيز مىنويسد: برخى گفتهاند كه ابوبصير بين ثقه و غيرثقه مشترك است؛ به همين خاطر، اين دسته از روايات از حجّيّت ساقطاند؛ ولى ما در شرح حال يحيىبن قاسم ذكر كرديم كه ابوبصير هنگامى كه به صورت مطلق به كار مىرود، منظور يحيىبن قاسم است و بر فرض پنهان بودن، امر متردّد بين او و ليثبن بخترىِ مرادىِ ثقه است. پس تردّد، تأثيرى ندارد، و غير اين دو نفر هم به اين كنيه معروف نيستند. بلكه هيچ موردى ابوبصير به طور مطلق، يافت نمىشود كه غير از اين دو نفر باشد.۲
3- 4- 8) نتيجه
علّامه مجلسى اين حديث را صحيح شمرده است. ۳ امّا اين حديث نيز به خاطر احمدبن محمد اشعرى، موثّق است. اين حديث نازلالسند۴ است.
3- 5) حديث 5:
3- 5- 1) سند حديث
أحمدُبن محمّدٍ، عن الحسينبن سعيدٍ، عن حمّادٍ، عن ربعيٍّ، عن فضيل، عن أبيعبداللَّه عليه السلام: - الحديث ۵
بررسى سند
3- 5- 1) احمدبن محمّد ۶
3- 5- 2) حسينبن سعيد ۷
3- 5- 3) حمّاد
براى اين اسم به طور مستقل، در كتب رجال ذكرى نيافتم؛ جز اينكه آيتاللَّه
1.۱۱: ص ۴۴۱
2.۲: ج ۲۱، ص ۴۷
3.۹: ص ۴۲۹
4.نازل السند در مقابل عالى السند است كه واسطههاى آن زياد است (۸: ج ۱، ص ۲۴۳)
5.۱۲: ج ۱، ص ۳۰۵
6.بنگريد: ۱- ۲- ۳
7.بنگريد: ۱- ۲- ۴