در روايتى، احمدبن ابىنصر مىگويد: از امام رضا عليه السلام درباره موضوعى پرسيدم. امام پاسخ نداد و فرمود: اگر هر آنچه شما مىخواهيد به شما بدهيم، مايه شرّ شما خواهد شد و ما نيز گرفتار خواهيم شد. ۱
علّامه مجلسى ذيل حديث مىنويسد : امتناع امام از پاسخ، احتمال دارد به خاطر مصلحت كتمان بوده يا به جهت اينكه پرسش مربوط به مسائل پيچيده و غير قابل فهم بوده است. ۲ روشن است براساس احتمال دوم، سؤال درباره مسئله دشوارى بوده كه براى راوى يا حاضران در جلسه، قابل درك نبوده است.
گاه به خاطر رعايت سطح مخاطب، از برهان خلف استفاده كرده و به طور غير مستقيم پاسخ گفتهاند. هنگامى كه حضرت على عليه السلام با سپاهيان خود عازم جنگ با معاويه بود، شخصى پرسيد: آيا حركت ما به طرف شام، از روى قضا و قدر الاهى است؟ امام فرمود: واى برتو! شايد قضاى لازم و قدر محتوم را گمان كردهاى! اگر چنين باشد، پاداش و كيفر، باطل مىشود و نويد و تهديد، بىاثر خواهد شد. خداوند بندگانش را از روى اختيارشان امر كرد و با هشدار آنان را نهى نمود... پيامبران را به بازيچه نفرستاد و كتاب را براى بندگان بيهوده نازل نكرد و آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دو است، به باطل نيافريد... ۳
سائل، قضا و قدر را به معناى جبر دانسته است؛ لذا امام عليه السلام مفهوم قضا و قدر را براى او تبيين نكرد، بلكه با استفاده از برهان خلف، به مخاطب فهماند كه برابر دانستن قضا و قدر با جبر، چه محذوراتى دارد، از جمله اينكه قانون پاداش و كيفر بىاثر مىماند، رسالت انبياء لغو مىشود و اساس خلقت زير سؤال مىرود.
معصومان عليهم السلام گاه بر مراتب فهم وانديشه اصحاب خود تصريح كردهاند. عبداللَّهبن سنان از ذريح محاربى، نقل مىكند كه به امام صادق عليه السلام عرض كرد:
خداوند در كتابش مرا به كارى امر كرده است كه دوست دارم آن را انجام دهم.