1-19) خلقت پيشين انسان و دعاها
در ادعيه و مناجات فراوانى كه از اهل بيت عليهم السلام نقل شده، از پيمان عالم ذرّ و وجود انسان در عوالم پيش، سخن به ميان آمده است. در اينجا براى نمونه فقرهاى از دعاى عرفه حضرت سيد الشهدا عليه السلام در اين رابطه نقل مىشود:
ابْتَدَأْتَنِي بِنِعْمَتِكَ قَبْلَ أَنْ أَكُونَ شَيْئاً مَذْكُوراً وَ خَلَقْتَنِي مِنَ التُّرَابِ، ثُمَّ أَسْكَنْتَنِي الْأَصْلَابَ أَمْناً لِرَيْبِ الْمَنُونِ وَ اخْتِلَافِ الدُّهُورِ و السّنِين، فَلَمْ أَزَلْ ظَاعِناً مِنْ صُلْبٍ إِلَى رَحِمٍ فِي تَقَادُمِ الْأَيَّامِ الْمَاضِيَةِ وَ الْقُرُونِ الْخَالِيَةِ. لَمْ تُخْرِجْنِي لِرَأْفَتِكَ بِي وَ لُطْفِكَ لِي وَ إِحْسَانِكَ إِلَيَّ فِي دَوْلَةِ أَيَّامِ الْكَفَرَةِ الَّذِينَ نَقَضُوا عَهْدَكَ وَ كَذَّبُوا رُسُلَكَ، لَكِنَّكَ أَخْرَجْتَنِي رَأْفَةً مِنْكَ وَ تَحَنُّناً عَلَيَّ لِلَّذِي سَبَقَ لِي مِنَ الْهُدَى الَّذِي يَسَّرْتَنِي وَ فِيهِ أَنْشَأْتَنِي وَ مِنْ قَبْلِ ذَلِكَ رَؤُفْتَ بِي بِجَمِيلِ صُنْعِكَ وَ سَوَابِغِ نِعْمَتِكَ فَابْتَدَعْتَ خَلْقِي مِنْ مَنِيٍّ يُمْنى. ثُمَّ أَسْكَنْتَنِي فِي ظُلُماتٍ ثَلاثٍ بَيْنَ لَحْمٍ وَ جِلْدٍ وَ دَم.۱
آفرينش مرا با نعمت و احسان خود شروع كردى، پيش از آنكه چيزى مذكور باشم. مرا از خاك آفريدى، سپس در صلبها نشاندى؛ جايى كه از مرگ و گذشت زمانها و سالها در امان بودم. پس همواره در روزهاى گذشته و قرنهاى سپرى شده از صلبى به رحمى در حركت بودم. به خاطر مهر و لطف و احسانت، مرا در دوران امامان كفر - آنان كه پيمانت را شكستند و رسولانت را تكذيب كردند - بيرون نياوردى. لكن مرا به خاطر هدايتى كه از پيش برايم هموار ساختى و در آن مرا آفريدى، با مهر و محبّت بيرون آوردى. و پيش از آن هم با ساخت زيبايت ونعمتهاى كاملت بر من مهربانى كردى. پس آفرينشم را از نطفه ريخته شده شروع كردى و در تاريكيهاى سه گانه، ميان گوشت و خون و پوست، ساكنم كردى.
حضرت سيّد الشهداء عليه السلام دراين دعا به صراحت، جريان خلقت پيشين را بيان كرده و معتقد است كه خداى تعالى او را از خاك آفريده و سپس درصلبها قرار داده و همواره در صلبها و رحمها منتقل كرده تا اينكه در وقت معيّن به لطف و
1.۱: ص ۳۴۰؛ ۱۳: ج ۵۴، ص ۳۷۲