انسان در عالم ذرّ : روايات اهل بيت عليهم السلام‏ - صفحه 83

(فَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا بِما كَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ). 1
آيا اين اقرار و پيمان به رؤيت عيانى بود؟
فرمود: آرى؛ پس معرفت ثابت شد و موقف را فراموش كردند و زود باشد كه به ياد آورند. و اگر آن امر نمى‏شد، هيچ كسى خالق و رازق خويش را نمى‏شناخت. پس برخى از آنها در ذرّ به زبان اقرار كردند و به قلب ايمان نياوردند؛ پس خداى تعالى فرمود: «پس ايمان نمى‏آورند به آنچه پيش از اين تكذيب كردند.»
در تفسير اين آيه، روايات ديگرى نيز رسيده است كه به خاطر اختصار، از نقل آنها صرف نظر مى‏شود. در اين رواياتى كه نقل شد، نكات مهمّى مورد اشاره قرار گرفته است كه برخى از آنها از خود آيه شريفه استفاده مى‏شود و برخى ديگر، مانند ميثاق بر نبوّت و ولايت و تقدّم پيامبران بر گفتن «بلى» و اينكه اگر آن پيمان از آنها گرفته نمى‏شد و انسانها به معرفت عيانى خداوند در آنجا نمى‏رسيدند در اين دنيا هيچ كسى خالق و رازق خويش را نمى‏شناخت و برخى امور ديگر، به بيان ائمّه عليهم السلام مستند شده است و از آيه شريفه و ساير آيات، بدون بيان ائمّه عليهم السلام قابل استفاده نيست.

1-2) روايات تفسير آيه (فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النّاسَ عَلَيْها)

اين آيه و روايات آن پيشتر در بحث «فطرى بودن معرفت خدا» به تفصيل، مورد بحث و تحقيق قرار گرفت. اگر چه ظاهر آيه شريفه در نگاه بدوى، ارتباطى با عالم ذرّ ندارد، امّا با توجّه به اينكه فطرت به معناى خلقت است و فطرى بودن دين و معرفت به معناى همراه بودن دين و معرفت خدا با خلقت انسان است و چون يكى از مراحل مهم شكل‏گيرى و خلقت كامل انسان عالم ذرّ است، پس به يقين، مى‏توان گفت يكى از جاهايى كه انسان معرفت خدا را در آنجا دريافت كرده، عالم ذرّ است و آن معرفت همراه با شكل‏گيرى مرحله خاص از خلقت انسان بوده است. به همين

1.۱۱: ج ۱، ص ۲۴۸؛ ۲: ج ۱، ص ۲۴۱؛ ۱۳: ج ۵، ص ۲۳۷

صفحه از 105