انسان در عالم ذرّ : روايات اهل بيت عليهم السلام‏ - صفحه 96

بَطْنِ الْمَرْأَةِ مِنْ فَمِ الْمَرْأَةِ فَيَصِلَانِ إِلَى الرَّحِمِ وَ فِيهَا الرُّوحُ الْقَدِيمَةُ1الْمَنْقُولَةُ فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ فَيَنْفُخَانِ فِيهَا رُوحَ الْحَيَاةِ وَ الْبَقَاءِ... . 2
همانا خداوند متعال وقتى بخواهد نطفه‏اى را خلق كند و در رحم قرار دهد كه در صلب آدم از آن ميثاق گرفته شده است يا آنچه براى خدا درباره آن بدا رخ داده است، مرد را براى نزديكى، تحريك مى‏كند و به رحم وحى مى‏كند كه باب خويش را باز كن تا خلق و قضاى نافذ و قَدَرَم وارد شود. پس رحم باز مى‏شود و نطفه وارد آن مى‏شود و چهل روز در آن در تردّد است. بعد چهل روز، به صورت خون بسته مى‏شود و چهل روز ديگر به صورت قطعه گوشتى مى‏شود و پس از آن، گوشتى مى‏شود كه در آن رگهايى به صورت شبكه جريان پيدا كرده است.
آن‏گاه خداوند دو فرشته تصويرگر مى‏فرستد كه كارشان تصوير چيزى است كه خدا مى‏خواهد. پس آنها از ناحيه دهان زن وارد شكم مى‏شوند و به رحم مى‏رسند؛ در حالى كه روح قديمى در آنجاست كه در صلبهاى مردان و رحمهاى زنان جارى گرديده است. پس در آن روح حيات و بقا را مى‏دمند.
امام رضا عليه السلام درحديثى ديگر فراموشى ميثاق را با هنگام تولّد پيوند زده، مى‏فرمايد:
فَإِذَا أَكْمَلَ اللَّهُ لَهُ الْأَجَلَ بَعَثَ اللَّهُ مَلَكاً فَزَجَرَهُ زَجْرَةً فَيَخْرُجُ وَ قَدْ نَسِيَ الْمِيثَاق. 3
پس آن‏گاه كه خداى تعالى وقت جنين را در رحم كامل كرد، فرشته را مى‏فرستد و به او تشرى محكم مى‏زند و طفل از رحم بيرون مى‏آيد؛ در حالى كه ميثاق را فراموش كرده است.

در اين احاديث دو نكته اساسى درباره عالم ذرّ وجود دارد:

1.قديم ناميدن روحِ ظاهر به اعتبار آن است كه اين روح همان روح انسانى است كه دو هزار سال پيش از ابدان، خلق شده است و چون از خلقت آن مدّتى طولانى گذشته، از آن به روح قديم تعبير شده است.

2.۱۲: ج ۶، ص ۱۳

صفحه از 105