ديدگاه هاى 33 تن از بزرگان اماميّه درباره اعتبار احاديث شيعى‏ - صفحه 150

قدما، نوع احاديثى را كه در كتب معتبره آمده است، «صحيح» مى‏دانستند، با ادلّه خودشان. از جمله اينكه برخى از اصول چهارصدگانه به محضر ائمّه عليهم السلام عرضه شده و امامان معصوم بر آنها صحّه گذارده بودند. يك مبناى ديگر، اين بود كه يك حديث در دو يا چند اصل نقل شود. و مبانى ديگر كه در ادامه گفتار به تفصيل خواهد آمد.
2. متأخّران، علاوه بر آن، به سند حديث نيز توجّه مى‏كنند، آن هم با توجّه به تقسيمى كه از زمان علّامه حلّى رواج يافت. در اين نگاه سند محور، غالباً به متن نيز توجّه مى‏شود (كارى كه اغلب فقهاى اماميّه انجام مى‏دهند).
3. برخى از حديث‏پژوهان، چنان در سند محورى افراط كرده‏اند كه توجّه به متن حديث و قرائن موجود در متن را از ياد برده‏اند. آنان با اين نگاه ويژه، خود را از بسيارى از حقايق احاديث اماميّه محروم ساخته‏اند؛ گاهى به اين بهانه كه ديدگاه اوّل را مختصّ علماى اخبارى مى‏دانند و سندمحورىِ محض را وسيله‏اى براى گريز از نگرش اخبارى قلمداد مى‏كنند.
4. در اين گفتار، مطالبى از 33 عالِم، فقيه، محدّث، متكلّم و مفسّر امامى آمده كه ضرورت توجّه به متن حديث را در كنار بررسى سندى گوشزد مى‏كند. اين عالِمان، از قرن چهارم تاكنون همه بر اين نكته پاى فشرده‏اند كه مبادا خود را به بهانه سند محورىِ محض، از حقايق فراوان و بيمانندى كه در احاديث اماميّه آمده، محروم كنيم.
5. مطالب اين بزرگان به ترتيب زمانى مرتّب شده است. به دليل اينكه مخاطب اين نوشتار، فضلا و پژوهشگران علم‏الحديث هستند، از ترجمه عبارات خوددارى شد. نيز در برخى موارد، سخن به اجمال و ارجاع برگزار شد كه اميد است در فرصتهاى ديگر، به تفصيل و تكميل مطالب اقدام شود.

صفحه از 167