آنها فقط استراق سمع از ملائكه است و ملائكه جز الواح قدريّه، خبر از آينده ندارند. در آن الواح، فقط مقدّرات يك سال هست نه سالهاى آينده. جنّيها نيز با سرقت از ملائكه، مطالبى به رفقاى خود (كاهنها و ساحرها) مىگويند؛ (5: ج 60، ص 76 و 280) ولى دامنهاش بسيار محدود است. علاوه بر اينكه در آن سخنان، باطل با حقّ و نادرست با درست، آميخته است. نكته مهمتر، صداقت و خوشنفسىِ پيامبر بود كه مخالفانش نيز بدان اقرار داشتند و او را امين دانستند؛ در حالى كه از جنس اخبار شيطانى، خباثت مىبارد. خداوند خود جلوى خبر گرفتن شياطين را گرفت تا اخبار غيبى پيامبران از اخبار شياطين، باز شناخته شود. بدين ترتيب، صدق اين گونه آيات روشن مىشود كه مىفرمايد: ذلك من أنباء الغيب نوحيه أليك. (يوسف (۱۲) / ۱۰۲)
2. نكاتى درباره سوره حمد
قرآن چندين مقصد دارد؛ ولى يك مقصد اصلى و بالذّات دارد. مواعظ، قصص، احكام، بيان حقايق عالم طبيعت و ديگر مقاصد قرآن، همه براى مقصد اصلى آن است؛ يعنى نشان دادن عظمت خداوند متعال و خاضع كردن ديگران در برابر حق تعالى. همّ آيات اين است كه عزّ ربوبيّت و ذلّ عبوديّت را آشكار كنند.
سوره حمد، فاتحة الكتاب است؛ يعنى آغاز كننده كتاب. گويى براعت استهلال قرآن است (براعت استهلال، يعنى اينكه نويسندهاى در اوّل كتابش به طور رمز و كنايه، تمام مطالب را بگويد). خداوند متعال تمام حقايق كتاب خود را در دل سوره حمد جاى داده است. اين سور را «سبع المثانى» گويند؛ چون در هر نماز، دو بار خوانده مىشود. (5: ج 89، ص 235) نماز بدون آن حقيقت ندارد. (7: ج 4، ص 158)
پس از اينكه فرمود: لا إله إلّا اللَّه بگوييد، نخستين فريضه نماز بود. پس سوره حمد، نخستين سورهاى است كه نازل شده و حتّى پيش از تماميّت سوره علق. خداوند تمام حقايق كتاب را در اين سوره جاى داده و همه را به رمز و كنايه، بيان