ما اساساً براى همين به دنيا آمدهايم كه در برابر عظمت حقّ تعالى، كوچكى خود را بيابيم و به زبان ظاهر و به باطن وجود، بگوييم: سبحان ربّي العظيم و بحمده، سبحان اللَّه و الحمدللَّه و لا إله إلّا اللَّه و اللَّه اكبر.
امام حسين عليه السلام چنين بود. يك شب كنار قبر مطهّر جدّهاش، جناب فاطمهبنت اسد آمده بود و با خدا مناجات مىكرد:
يا ذا المعالي عليك معتمديطوبى لعبد كنت أنت مولاه
طوبى لمن كان خائفاً أرِقاًيشكو إلى ذي الجلال بلواه
در آن حال، صدايى شنيد كه مىفرمود:
لبّيك عبدي و أنت في كنفيوكلّ ما قلت قد علمناه
صوتك تشتاقه ملائكتيفحسبك الصوت قد سمعناه
متن كامل اين اشعار را علّامه مجلسى روايت كرده است. (همان: ج 44، ص193)
خدايا! معرفت و حال چنين مناجاتى به ما مرحمت فرما! آمين يا ربّ العالمين.
4. قرآن و گفتگو با تمام مخاطبان، در تمام ادوار عمر
يكى از وجوه كمالى قرآن، اين است كه با تمام مخاطبان، در تمام لحظات و اطوار عمرشان، سخن مىگويد. متكلّم به اين كلام - كه خداوند است - بر تمام اطوار وجودى بشر احاطه دارد و در هر حالتى با او سخنها دارد.
انسان وقتى بيمار است، خدا را آگاه به خودش مىبيند:
و اذا مرضت فهو يشفين. (شعراء (۲۶) / ۸۰)
در حالت بيمارى روحى، خداوند متعال راه شفا را به او نشان مىدهد:
و ننزّل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنين. (اسراء (۱۷) / ۸۲)
با كسانى كه اهل دعا هستند، سخن مىگويد:
و إذا سألك عبادي عنّي فإنّي قريب أجيب دعوة الداع إذا دعان. (بقره (۲) / ۸۶)
به جويندگان علم و عالمان، راه مىنماياند: