حديث «سبعة احرف» در محك عقل و نقل‏ - صفحه 41

در ثانى، روايات حروف هفتگانه گانه در اين معنى صراحت دارند كه قرآن در ابتدا با حرف واحد نازل شده بود؛ سپس با درخواست پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله اجازه قرائت آن به هفت وجه رسيد. مشخّص است كه يك حرف و وجه واحد، نمى‏تواند يكى از اين اختلافات نامبرده باشد. پس چگونه مى‏توان گفت كه مراد از حروف هفتگانه همان اختلافات هفتگانه است از طرفى، اختلاف در ادغام و اظهار و روم و اشمام و... قرآن را از لفظ واحد بودن، خارج نمى‏كند تا بتوانيم آنها را در رديف اختلاف در كلمه و حرف محسوب بداريم. (همان، ص 188)
اگر مراد، ابواب سبعة يا فصول هفتگانه: امر، زجر، حرام، حلال، محكم، متشابه و امثال باشد، بايد گفت كه فصول قرآن بر اين هفت مورد محدود نمى‏شود. ممكن است انواع ديگرى مانند ناسخ و منسوخ و... نيز از آن مجموعه، به حساب آيد.
همچنين اين توجيه و تفسير با روايت ابى‏كريب، معارض و متضاد است؛ زيرا او از ابن‏مسعود چنين نقل مى‏كند كه خداوند قرآن را به پنج حرف نازل نموده است: حلال، حرام، محكم، متشابه و امثال. (12: ج‏1، ص 24) و سرانجام اگر مقصود هفت بطن و معنا در قرآن باشد، اين سؤال مطرح مى‏شود كه چطور با درخواست پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله مبنى بر تسهيل و توسعه بر امّت خويش در الفاظ، سازگارى خواهد داشت؟ زيرا در برخى از روايات بر تسهيل در الفاظ، تصريح شده است.

ديدگاه علّامه طباطبايى پيرامون سبعة احرف‏

علّامه طباطبايى در نظرى خاصّ ذيل آيه هفت سوره آل عمران، در بحث محكم و متشابه قرآن و اينكه قرآن داراى مراتبى از معانى است، به حديث سبعة احرف اشاره كرده، معتقدند كه اين حديث مربوط به اقسام خطاب و انواع بيان است.
ايشان مى‏فرمايند:
در حديث مروى از فريقين از پيامبر، آمده است كه حضرت فرمود: قرآن بر هفت حرف نازل شده است. گر چه در لفظ حديث اندكى اختلاف است، ليكن معناى آن

صفحه از 44