استاد معرفت پس از ذكر احاديث اهل سنّت در اين رابطه، ذكر مىكنند كه مدلول و مضمون احاديث مختلف بوده و با اصطلاح تواتر كه وحدت مضمون در تمامى آنها شرط است، سازش ندارد. (همان، ص 90) ايشان در نهايت، تفسير حديث مربوط را لغات و لهجههاى عرب مىدانند و آن را بهترين معنى در اين باب برمىشمارند.
2. دكتر حجّتى
ايشان نيز در كتاب تاريخ قرآن، پس از ذكر نظريّات گوناگون پيرامون اين حديث، در نهايت مىنويسند:
روايت نزول قرآن بر هفت حرف با بيش از 40 تفسيرى كه درباره آن بيان شده است... به هيچ وجه، از نظر شيعه قابل استناد و قبول نيست... به خصوص كه با روايت صحيحه امام صادق عليه السلام كه مىفرمايد: «نزل القرآن على حرف واحد من عند الواحد» هم منافات دارد. (5: ص 263)
3. آيتاللَّه مير محمّدى
آيتاللَّه مير محمّدى نيز در بحث سبعة احرف در كتاب تاريخ و علوم قرآن، معتقد است:
مراد از هفت حرف، معانى متعدّدى است كه در كلمات و آيات قرآنى است؛ ولى مردم جز اندكى از آنها را درك نمىكنند. (17: ص 66)
4. آيتاللَّه خويى
ايشان اصلاً اعتقادى به حديث سبعة احرف نداشته، آن را حديثى مجعول مىداند و در كتاب معروف البيان مىنويسد:
روايت نزول قرآن بر هفت حرف، به معناى صحيحى بر نمىگردد و بايد طرد شود. (6: ص 211)