حديث «سبعة احرف» در محك عقل و نقل‏ - صفحه 42

به طور مستفيض، در احاديث زيادى از خاصّه و عامّه روايت شده است. راجع به معناى حديث، اختلاف شديدى به ميان آمده كه شماره اقوال در آن تا حدود 40 مى‏رسد؛ ولى چيزى كه كار را آسان كرده و به اختلافات خاتمه مى‏دهد، تفسيرى است كه در خود اين روايات راجع به آن بيان شده است... در يك روايت از اميرالمومنين عليه السلام نقل شده: خداوند قرآن را به هفت قسم، نازل كرد كه هر يك از آنها در رتبه خود، كافى و شافى بوده، هيچ كوتاهى و نقصى ندارند. آن هفت قسم اينهاست: امر، زجر، ترغيب، ترهيب، جدل، مثل و قصص. پر واضح است كه از مجموع اين روايات، روشن مى‏شود كه منظور از هفت حرف، اقسام مختلف خطاب و بيانى است كه قرآن شريف روى آنها نازل شده است. (۱۱: ج ۳، ص ۱۷۴)

اشكال‏

هر چند بر نظر علّامه نسبت به ديگر نظريّات و تفاسير، خدشه كمترى وارد است، امّا باز جاى اين سؤال باقى مى‏ماند كه با توجّه به اينكه روايات حروف هفتگانه در اين معنى صراحت دارند كه قرآن در ابتدا با حرف واحد نازل شده بود و سپس به هفت وجه رسيد، كدام‏يك از انواع خطاب و بيان، حرف و وجه واحد اوّليّه بوده است؟

ديدگاه برخى ديگر از دانشمندان شيعه حول حديث:

1. آيت‏اللَّه معرفت

ايشان در بحثى پيرامون اين حديث، پس از ذكر روايات اهل بيت عليهم السلام در اين رابطه در كتاب «علوم قرآنى» خود مى‏فرمايند: اين حديث از جمله احاديثى است كه در اين زمينه، از ائمّه اهل بيت عليهم السلام نقل شده و موثّق بودن اسناد آنها ثابت نشده است؛ چنان كه استاد بزرگوار آقاى خويى و پيش از وى استادش، علّامه بلاغى و ديگران يادآور شده‏اند. (15: ص 87)

صفحه از 44