4. ادلّه مدّعاى ميرزاى اصفهانى در وجه اعجاز قرآن
4-1) عموميّت و شمول اعجاز قرآن در تمام اعصار
مرحوم ميرزا مهدى اصفهانى معجزات رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله را دو قسم مىداند: يك قسم معجزاتى كه مخصوص افراد معاصر با رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله است. و قسم ديگر معجزهاى كه منحصر به عصر خاتمالانبياء صلّى اللَّه عليه و آله نيست و بايدتا آخر دنيا باقى باشد. ايشان مىنويسد:
شكّى نيست كه هر پيامبرى، معجزهاى دارد - يعنى چيزى كه بشر از آوردن مثل آن عاجز است - و معجزات خاتمالانبياء صلّى اللَّه عليه و آله بر دو قسم است: يك قسم از آنها معجزات انبياء پيشين - على نبيّنا و آله و عليهم السلام - است كه براى اشخاص خاصّى مىآورد كه در زمان او هستند و او را مشاهده و درك مىكنند؛ مثل زنده كردن مردگان، خبر دادن از مغيبات و... و چون دين ايشان تا آخر دنيا باقى است، پس بايد معجزهاى جاودانه داشته باشد و آن قسم دوم [ از معجزات پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله ]يعنى قرآن است. و قرآن چيزى است كه پيامبر به وسيله آن، هم بر اهل زمان خود و هم بر اهل زمانهاى بعد تا فناى دنيا تحدّى مىكند و معجزهاى كه تا بعد از وفات پيامبر هم باقى است، منحصر به قرآن است.... و اعجاز قرآن تا زمانى كه دنيا باقى باشد، باقى است [چنان كه در سوره اسراء آيه 88 مىفرمايد:] «هرگز نمىتوانند مثلآن را بياورند هر چند پشتيبان يكديگر باشند.»
مرحوم ميرزا مهدى اصفهانى - پس از طرح اين موضوع كه برخى جهت اعجاز قرآن را فصاحت و بلاغت آن معرفى كردهاند - نظر خود را چنين مىنويسد:
اى كاش مىدانستم بقاى معجزه در تمام اعصار، نيازمند آن است كه از امورى باشد كه در همه اعصار و براى تمام اشخاص قابل درك است؛ با اينكه علم فصاحت و بلاغت در عصر پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله در مدّت زمان اندك و كوتاهى [ رواج داشته است] و در دورههاى بعدى، كسى جهت فصاحت را درك نمىكند