اعجاز و تحدّى قرآن از نظر آيت ‏اللَّه ميرزا مهدى اصفهانى - صفحه 59

جديد آن در مقابل معارف كهنه بشرى است. ميرزاى اصفهانى به تفصيل اين موضوع را تبيين كرده است كه در ادامه، به ارائه توضيحات ايشان مى‏پردازيم.

5-1) كلام اللَّه بودن قرآن‏

از نظر ميرزا مهدى اصفهانى، براى كسى كه در قرآن تدبّر مى‏كند، روشن است كه قرآن از شروع تا پايان، كلامى است به زبان الوهيّت. ايشان تكرار واژه «قُل» را در آيات متعدّد، دليلى بر الاهى بودن لسان قرآن مى‏شمارد و در ادامه مى‏فرمايد:
نداى پيامبر اكرم و جانشينان [ بر حقّ‏] ايشان عليهم السلام و همه مسلمانان، عالم را فرا گرفته كه قرآن، خود را كلام خداوند معرّفى كرده است.
ايشان معتقد است كه چون بين خدا و خلق، تباين حقيقى وجود دارد و هيچ سنخيّتى بين حق تعالى ومخلوقات نيست، پس فعل خدا نيز سنخيّتى با فعل بشر ندارد و بشر از انجام افعال الاهى عاجز است. قرآن نيز كلام خدا و حكمت و هدايت الاهى است؛ پس با كلام و معارف بشرى سنخيّتى ندارد و بشر از آوردن مثل آن عاجز است.
از نظر ميرزاى اصفهانى، علاوه بر علوم و معارف قرآن، تمام مفردات الفاظ، ساختار جملات و عربيّت قرآن، فعل خداوند است و با ادبيّات و قواعد عربى غير فطرى - كه توسّط مخالفان تدوين شده است - سنخيّتى ندارد. فصاحت قرآن نيز از آن جهت است كه كلام الاهى است و با عربى ملحون شده‏۱ توسّط بشر، متفاوت است.
فصيح در لغت به معناى خالص است. (5: ج 2، ص 544) مرحوم ميرزا مهدى اصفهانى اين معنا را با استناد به كتب لغت، تثبيت مى‏كند. (نك: ص 380؛ 10: ج 1، ص‏391؛ 30: ج 3، ص 404) به اعتقاد ايشان لغت فصيح به وضع و الهام خداى تعالى است؛ لذا اين لغت در گويش بسيار مليح و آسان، در شنيدن بسيار شيرين و مهيّج و

1.لحن به معناى لهجه، غلط خواندن و تغيير دادن مفهوم است.

صفحه از 83