5-2-1) معناى حديث بودن قرآن
از نظر مرحوم ميرزا مهدى، جديد بودن كلام خداوند متعال، از آن جهت است كه روش هدايتى آن - بر خلاف مطالب و معارف بشرى - همواره نو و محكم است و كهنگى و فرسودگى در آن راه ندارد؛ در حالى كه حكمت بشرى باگذشت زمان، كهنه و فرسوده مىگردد و به تدريج، جاى خود را به مطالبى ديگر مىدهد و از صحنه علم و دانش برچيده مىشود. در مقابل، قرآن از يك سو انسان را به معروف فطرى خود تذكّر مىدهد و از سوى ديگر، عقول مردم را اثاره مىكند و بدين ترتيب، مردم را از خواب غفلت بيدار مىسازد. قرآن نداى فطرت انسانها و هدايتگر بشر به نور عقل است. از اين رو، هرگز كهنه و فرسوده نمىشود و همواره تازه و بلكه بهترين سخن جديد است. آيتاللَّه ميرزا مهدى اصفهانى پس از تذكّر به اين جهت، مىنويسد:
[ كشف حقايق اشياء به نور خداى تعالى] امر جديدى است كه با سنخ حكمت و هدايت بشرى تباين دارد. خداى بلند مرتبه اين قرآن و كتاب مبين را به احسن الحديث وصف كرده و فرموده است: «خداوند بهترين سخن جديد را نازل فرمود، كتابى كه آياتش با هم مشابهاند؛ آياتى مكرّر دارد كه از آن، بر تن كسانى كه از پروردگارشان مىترسند، لرزه مىافتد، سپس تن و جانشان با ياد خدا آرام مىگيرد. اين هدايت خداست كه هر كه را بخواهد با آن راهنمايى مىكند.» (زمر (۳۹) / ۲۳)
ايشان همچنين مىفرمايد:
زيرا قرآن از جهت اوّل، عين تذكّر به نور عقل و [ وجوب] اطاعت از آن و اطاعت از چيزهايى است كه به واسطه آن ظاهر مىشود... و از جهت دوم... تذكّر به پروردگارى است كه او را مىشناسند ويادآورى به آيات اوست كه به واسطه او آنها را مىشناسند و [ هدايت] به سوى نعمتها، افعال، حجج و خلفاى خداست كه به نور خداى تعالى، آنها را مىشناسند.