اعجاز و تحدّى قرآن از نظر آيت ‏اللَّه ميرزا مهدى اصفهانى - صفحه 62

5-2-2) حديث بودن قرآن در هدايت و حكمت‏

آيت‏اللَّه ميرزا مهدى اصفهانى پس از طرح چند آيه در اين زمينه، مى‏فرمايد:
اين آيات به روشنى مى‏گويند قرآنى كه نازل شده، حكمت و هدايت الاهى جديدى است؛ در مقابل حكمت، هدايت، علوم و معارف بشرى. اين موضوع عين تحدّى به اين جهت است [ كه اگر مى‏توانند ]مثل آن را بياورند. خداى عزّوجلّ در سوره قصص - كه مكّى است - مى‏فرمايد: «پس هنگامى كه حق از جانب ما براى آنها آمد، گفتند: چرا مانند آنچه به موسى داده شد، به اين رسول داده نشده است؟ آيا پيش از اين به آنچه به موسى داده شد، كافر نشدند؟ و گفتند: [ قرآن و تورات‏] دو جادويند كه همديگر را پشتيبانى مى‏كنند. و گفتند: ما به همه اينها كافريم * بگو: اگر راست مى‏گوييد، كتابى از نزد خدا بياوريد كه هدايت‏بخش‏تر از اين دو باشد تا من از آن پيروى كنم.» (قصص (۲۸) / ۴۸ - ۴۹)خلاصه اينكه آيه صريح است در اين موضوع كه تحدّى قرآن، از حيث هدايت بودن آن است.
همچنين مى‏فرمايد:
قرآن به صراحت، خود را به اين عنوان وصف كرده كه حكمت و هدايت الاهى است و در مقابل تاريكى و گمراهى آشكارى است كه بشر در آن قرار گرفته است. روشن است صرف اين ادّعا كه چيزى حكمت و هدايت الاهى است، عين تحدّى به آن است كه غير بشرى است و اين عين تعجيز بشر از آوردن چيزى مثل آن است.
ميرزاى اصفهانى تأكيد مى‏كند كه قرآن، حكمت و هدايت الاهىِ جديد است و در مقابل علوم و معارف بشرى قرار دارد كه فرسوده و گمراه كننده است. به عقيده ايشان، معارف بشرى پيشينه زيادى دارد. اين معارف از يونان باستان، ريشه گرفته و منشأ فِرَق و مذاهب منحرف همين روش معرفتى آنهاست. ايشان مى‏فرمايد:
سابقه علوم و معارف بشرى، ششصد سال قبل از نوح است و به تصريح اهل اين فنّ، تا به امروز [ معارف بشرى‏] بر پايه يقين و جزم بوده است. پس اساس علوم بشرى كه در شرق و غرب عالم منتشر شده، از يونان و يونانيان ريشه

صفحه از 83