كريم استشهاد مىكند؛ از جمله: فصّلت (41)/ 22 و 23؛ بقره (2)/ 284؛ آل عمران (3)/ 29؛ ملك (67)/ 13؛ قاف (50)/ 16؛ نساء (4)/ 108 و... سپس در مورد تذكّر به خداى تعالى پس از محو موهومات و صحو معلومات، مىفرمايد:
اين عين رسيدن به حضور خداى تعالى، معرفت به او، روشن شدن به نور عرش خدا، باز شدن باب معراج براى رؤيت و لقاى او و كشف حقايق اشياء به نور اوست. اين حكمت الاهى است و خداى بلند مرتبه، به ذات خود، خود را در علوّ و قدسش مىشناساند و به ذاتش براى ذات خود و كلام خود و رسول خود شاهد است.
به اعتقاد مرحوم ميرزا، پس از وجدان خدا و درك علوّ او از مفهوم و معقول بودن، براى هر بندهاى به حكم عقل و شرع، واجب است كه حرمت حضور خدا را نگاه دارد و به وظايف بندگى خويش، بپردازد. پس از وجدان خداوند، روشن مىشود كه بحث و نظر در اثبات ذات و كمالات خداى تعالى از طريق علوم بشرى، گمراهى آشكار است و طلب معرفت خدا از طريق رياضت، سفاهت و جنون است. خداى تعالى خويش را شاهد بر خود و كتاب و رسولش معرّفى مىكند و در قرآن مىفرمايد:
شَهِدَ اللَّهُ أَ نَّهُ لا إِلهَ إِلّا هُوَ. (آل عمران (۳) / ۱۸)
خدا گواهى مىدهد كه جز او خدايى نيست.لكِنِ اللَّهُ يَشْهَدُ بِما أَنْزَلَ إِلَيْكَ أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَالمَلائِكَةُ يَشْهَدُونَ وَكَفى بِاللَّهِ شَهِيداً. (نساء (۴)/ ۱۶۶)
ليكن خدا بر آنچه براى تو فرستاده، گواهى مىدهد كه به علمش فرستاده و ملائكه نيز گواهى مىدهند و گواه بودن خدا كافى است.قُلْ أَيُّ شَيءٍ أَكْبَرُ شَهادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ. (انعام (۶) / ۱۹)
بگو گواهى چه كسى از همه برتر است؟ بگو خدا ميان من و شما گواه است.
كدام شهادت بالاتر از شهادت خداى تعالى به ذات و كلام و رسول خود است؟