معارف قرآن باشد كه با معارف همه عالم مخالف است۱... پس واجب است كه تحدّى به آوردن دين فطرى باشد كه براى همگان واضح است؛ دينى كه همه اديان را باطل مىكند و با ادراك تمام اشخاص مطابق است؛ حتّى اطفال مميّزى كه به نخستين مرتبه ادراك رسيدهاند، بدون اينكه نياز به اقامه براهين فلسفى يا مكاشفات عرفانى باشد؛ تا اينكه [ همگان] خدا را با [ تذكّر به وسيله آيات و علامات] بيابند و خدا را به خود او وجدان كنند. و اين چيزى است كه عقول را متحيّر مىسازد و بشر را از آوردن مثل آن عاجز مىكند. (6: ص 3 - 4)
پيش از اين بيان شد كه از نظر مرحوم ميرزاى اصفهانى، قرآن، حكمت و هدايت الاهى جديد و مؤسّس اثاره عقول است. به عقيده او، از خود قرآن و نيز از سيره و برنامه تربيتى پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله روشن مىشود كه وظيفه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله هدايت مردم به راه خدا و دعوت به سوى اوست. اين موضوع، مقصود ذاتى و مهمترين امر است؛ زيرا مردم بدون تربيت انبياء - صلوات اللَّه عليهم - تا درجات بىانتها، مشركاند. پس به نور عقل، روشن مىشود كه وظيفه رسول، رها ساختن بشر از كفر و محروميّت از قرب پروردگار عالميان و جلوگيرى از هلاكت اوست.
پس رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله جهت سوق بشر به راه معرفت، رؤيت، لقاء و وصال پروردگار عالميان، بايد عقول مردم را اثاره كند تا دعوت او را بشنوند و براى سلوك در طريق هدايت و وصول به قرب حق، از او پيروى كنند. بر اين اساس، حضرت خاتم الانبياء صلّى اللَّه عليه و آله - كه خود عقل كلّ و سيّد رسل است - عقولى را كه در واقع، اشعّهاى از عقل خود او هستند [ يعنى امامان اهل بيت عليهم السلام] بر اريكه حكومت و خلافت الاهى نصب مىكند تا [ پس از او] انوار و احكام عقل را بر مردم، اثاره كنند و اينگونه، اطاعتكنندگان از احكامِ عقول را به رؤيت، وجدان و وصال پروردگار عالميان مىرساند تا به نور خداوند متعال [ حقايق را] بنگرند.
رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله از اين طريق: 1. بندگان خدا را تزكيه مىكند. 2. كتاب را به ايشان
1.يعنى يافتههاى آنها در زمينه الهيات. علّت مخالفت، آن است كه آنان با ابزار بشرى بدان رسيدهاند و ابزار بشرى در اين زمينه نارساست و اين علم ناقص، انسان را به وادى ديگرى مىكشاند. (ويراستار)