اعجاز و تحدّى قرآن از نظر آيت ‏اللَّه ميرزا مهدى اصفهانى - صفحه 75

خليفه و سرپرست امور بندگانش قرار داده است. پس با تدبّر در قرآن، حقّانيّت كسى اثبات مى‏شود كه با برهان الاهى - و نه برهان بشرى - مى‏گويد كه سلطنت، خلافت و ولايت، بايد به اعطاى خداوند متعال باشد و بطلان هر ملّت و مذهبى جز اين، ظاهر مى‏شود. يعنى قرآن، همه ملل و مذاهب را جز ملّت اسلام و مذهب تشيّع، باطل مى‏داند و بدين ترتيب، با مراجعه به قرآن، اختلاف از اهل عالم مرتفع مى‏گردد.
بر اين اساس، رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله - كه عقل اوّل و عارف‏ترين فرد نسبت به خداى تعالى است - به علوم و معارف الاهى خويش تحدّى مى‏كند؛ زيرا ايشان حامل علوم، معارف، حكمتها و مواعظ قرآن كريم است. همچنين امامان اهل بيت عليهم السلام نيز به واسطه علوم و معارف قرآن بر ولايتشان تحدّى مى‏كنند؛ چراكه ايشان به حكمتها، هدايتها، ظاهر و باطن قرآن عالِم‏اند. آشكار شدن اين موضوع، پايه خلافت سلطه‏جويان را منهدم و مردم را به سوى حاملان علوم قرآن، متوجّه و متمايل مى‏كند. از اين رو، سلطه جويان با منتهاى همّت خويش كوشيده‏اند تا جنبه هدايتى و معرفتى قرآن كريم را بپوشانند و چنين القاء كنند كه اعجاز قرآن، منحصر به فصاحت و بلاغت آن است. ميرزا مهدى اصفهانى در «أنوار الهداية» مى‏نويسد:
علم قرآن حاملان معيّنى دارد. شهر اين علم، خاتم الانبياء صلّى اللَّه عليه و آله است و درِ اين شهر، علىّ‏بن ابى‏طالب عليه السلام چنان‏كه پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله به روشنى فرموده است: «منم شهر علم و على درِ آن است. پس هر كس قصد [ ورود به ]شهر را دارد، بايد از درِ آن وارد شود.» امّا مردم درِ اين شهر را بستند. كسانى كه درِ علم را بسته بودند، [ درهاى‏] شهرهاى جهل را تا زمان عبّاسيان گشودند. در نتيجه، با وجود قرآن، به نشر علوم بشرى و تطبيق آن با تأويلات خود محتاج گشتند. قرآن را - كه جدا كننده حقّ و باطل است و شأن آن رفع اختلاف است - محلّ اختلاف و زمينه‏اى براى بروز اختلافات قرار دادند. كسانى كه جايگاه حاملان علم قرآن را غصب كرده بودند، به دليل ترس از انتشار علوم حاملان قرآن واقبال مردم به ايشان، مردم را از اطراف ايشان متفرّق كردند. آنان در نهايت ترس و تقيّه بودند و

صفحه از 83