ثانياً: بر اساس روايات فراوان، پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله مسلمانان را از تفسير قرآن به رأى خودشان، باز داشته است.
- ثالثاً: بر اساس حديث ثقلين، پيامبر اهل بيتش عليهم السلام را با قرآن، به جاى خود نهاده و ايشان را همراه قرآن قرار داده است.
- رابعاً: امامان اهل بيت عليهم السلام حامل علوم قرآناند و به آن تحدّى مىكنند.
پس با مراجعه به امامان اهل بيت عليهم السلام، مرادات قرآن مانند خورشيد تابان، روشن و آشكار مىگردد؛ جهتِ نگاه قرآن و جنبهاى كه به آن تحدّى مىكند، واضح مىشود؛ صدق پيامبر و اهل بيت ايشان عليهم السلام - در اينكه حامل علوم و مخزن حكمت و هدايت قرآناند - ظاهر و نمايان مىگردد و روشن مىشود كه در علوم و معارف قرآنى، اختلافى نيست و سرانجام اينكه با مراجعه به اهل بيت عليهم السلام مكر و حيله ظالمانِ مدّعى رخ مىنمايد و در نتيجه، حقيقتجويان از اين توطئه در امان مىمانند.
9-2) تدبّر در قرآن
به عقيده مرحوم ميرزا، چون خداوند سبحانه در كلامش تجلّى كرده است، تدبّر در قرآن، جهت وجدان پروردگار و كامل شدن عقول ضرورى است. تدبّر در قرآن مجيد نيز ضرورتاً بر دانستن زبان عربى متوقّف است. از نظر ايشان، تجلّى خداوند در كلام خود، اختصاص به زبان عربى دارد و ترجمه، مناقض ظهور و تجلّى خداست؛ پس يادگيرى زبان عربى ضرورت دارد و عربى بودن قرآن، وجوب جعل زبان عربى را به عنوان زبان جامع بين امّتهاى مختلف مىرساند؛ چرا كه عربى زبان الوهيّت در عوالم پيشين، زبان ملائكه، روحانيّين، اهل بهشت و مقرّبين است. عربى كاملترين، تمامترين و جامعترين زبان است.
عدم تعلّم عربى و اكتفا به ترجمه، عين تقليد از مترجم است كه با وجدان خدا - بدون تقليد و به واسطه كلام الاهى - تناقض دارد. به همين جهت، اهل بيت عليهم السلام در