تنها در يك مورد از اين گونه پرسشهاى اعتقادى، به جاى تعبير «يسألونك»، خداى متعال، «يستنبئونك» فرموده كه اين مورد نيز بنا به ظاهر آيات، درباره معاد و عذاب روز قيامت است و باطن آن، بنا به روايات، (15: ج 2، ص 306) درباره وصايت و امامت حضرت امير مى‏باشد:
و يستنبئونك أحقٌّ هو؟ قل اى و ربّى، انّه لحقٌّ... (يونس (۱۰) / ۵۳)
ب) مسائل علمى و تاريخى: بخشى از اين پرسشها درباره نكات دشوار تاريخى و علمى است؛ نظير سرگذشت ذوالقرنين كه در ميان اقوام عرب، حتّى اعراب يهودى و نصرانى، ناشناخته بود و براى به‏زانو درآوردن پيغمبر، مشركان به تحريك يهود، آن را مطرح ساختند. (25: ج 5، ص 435؛ 33: ج 7، ص 76) پس اين آيه و آيات بعد از آن فرودآمد:
و يسألونك عن ذي‏القرنين، قل سأتلو عليكم منه ذكراً. (كهف (۱۸) / ۸۳)
همين گونه است سؤال از حكمت تغيير حالت كره ماه از هلال به بدر و بالعكس، و اينكه چرا همه شبها بدر تمام نباشد؟ (32: ج 1، ص 283) كه اين آيت نازل گرديد:
يسألونك عن الأهلّة، قل هي مواقيت للناس و الحجّ. (بقره (۲) / ۱۸۹)
ج) سؤالات فقهى و حقوقى: اين دسته از پرسشها - كه بيشتر، از سوى مسلمانان مطرح مى‏شده - براى فهم دقيق‏تر و شناخت روشن‏تر زواياى احكام الاهى بوده است؛ نظير:
يسألونك ماذا ينفقون، قل ما أنفقتم من خيرٍ فللوالدين و الأقربين و اليتامى و المساكين و ابن السبيل ... يسألونك عن الشهر الحرام قتالٍ فيه، قل قتالٌ فيه كبير و صدٌّ عن سبيل اللَّه و كفرٌ به... يسألونك عن الخمر و الميسر، قل فيهما إثمٌ كبيرٌ و منافع للناس و إثمهما اكبر من نفعهما ... و يسألونك عن اليتامى، قل إصلاحٌ لهم خيرٌ ... و يسألونك عن المحيض، قل هو أذًى فاعتزلوا النساء فى المحيض... (بقره (۲) / ۲۱۵ تا ۲۲۲)