عقود المرجان لحواشى القرآن‏ - صفحه 129

گمان برى كه اين با آنچه اصحاب ما - رضوان اللَّه عليهم - روايت كرده‏اند كه «هر كس قرآن را با رأى خود تفسير كند و به حقّ برسد، باز هم خطا كرده است» (۷: ج ۱، ص ۸۰) منافات دارد. در اين باره، حتّى، اصحاب اخبارى ما بر آن شده‏اند كه قرآن، همه، متشابه است و تفسير آن جز با حديث، جايز نيست. من در پاسخ چنين گمانى مى‏گويم: سخن حق در اين مقام، همان است كه شيخ طوسى - طاب ثراه - فرموده مبنى بر اينكه ناسازگارى نه در كلام خداى متعال رواست و نه در سخنان اهل بيت عليهم السلام؛ چرا كه او درباره كتاب خود فرموده است: «بلسان عربيّ» (الشعراء (۲۶) / ۱۹۵) و كسانى را كه در قرآن، تدبّر نمى‏كنند، نكوهش كرده است. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله نيز فرموده است: «إذا جاءكم عنيّ حديث، فاعرضوه على كتاب اللَّه: هر گاه حديثى از نزد من، به سويتان آمد، بر قرآن عرضه‏اش كنيد.» پس چگونه مى‏شود كه چيزى از قرآن، فهميده نشود؟
مرحوم شيخ طوسى، سپس، آيات قرآن كريم را به چهار بخش، تقسيم مى‏كند: 1. قسمى كه علم آن تنها نزد خداى متعال است؛ مانند: «إنّ اللَّه عنده علم الساعة». (لقمان (۳۱) / ۳۴) 2. قسمى كه همه آشنايان با زبان عربى، آن را در مى‏يابند؛ مانند: «قل هو اللَّه أحد». 3. قسمى كه مجمل است و ظاهر آيه از معناى آن، خبر نمى‏دهد؛ مانند: «و أقيموا الصلاة». تفصيل اين گونه آيات را جز از پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله نمى‏توان آموخت. 4. قسمى كه لفظ بين دو معنى و بيشتر، مشترك است كه در اين گونه آيات، تعيين مراد خداوند به طور قطعى، جز به‏وسيله نصّ، روا نيست. بنابراين، نهى از تفسير قرآن با رأى، تنها متوجّه قسم نخست، و قسم سوم و چهارم در صورت اراده تفصيل، خواهد بود. (9: ج 1، ص 5 - 6؛ 3: ج 1، ص 29 - 30)
بارى، عقودالمرجان در 5 مجلّد و به دست محقّقان مؤسّسه فرهنگى «شمس الضحى» تصحيح و مدرك‏يابى شده است. محقّقان اين مؤسّسه درباره روش تصحيح خود مى‏نويسند:
در تصحيح اين اثر نفيس، به نسخه منحصر به‏فرد علّامه سيد محمّدتقى بن احمد موسوى حكيم [ از نوادگان مؤلّف‏]، اعتماد و مصادرى را كه مرحوم

صفحه از 140