گزارشى از جلسات نقد و بررسى كتاب «مكتب در فرآيند تكامل» بخش دوم كتاب‏ - صفحه 143

باشد، فوق بشر محسوب خواهد شد؟
در قرآن موارد غيرعادى بسيارى به پيامبران نسبت داده شده است، مثل: به دنيا آمدن بدون پدر و تكلم و ادعاى پيامبرى بلافاصله پس از تولد (حضرت عيسى عليه السلام) رسيدن به پيامبرى در دوران كودكى (حضرت يحيى عليه السلام) تكلّم با حيوانات و پرندگان (حضرت داوود و سليمان عليهما السلام) شفا دادن بيماران، زنده كردن مردگان (حضرت عيسى عليه السلام)، شفاى نابينا بوسيله پيراهن (حضرت يوسف عليه السلام) تسخير در نيروهاى طبيعت (تسخير باد توسط حضرت سليمان عليه السلام). اين موارد فقط بخشى از موارد متعدّدى است كه به عنوان امور غير عادى در قرآن به پيامبران نسبت داده شده است.
امّا اين خصوصيّات غيرعادى فقط مختصّ‏ّ پيامبران نيست بلكه موارد خارق‏العاده زيادى نيز براى غير پيامبران نقل شده است مثل: نزول غذاى بهشتى از آسمان (حضرت مريم)، مشاهده و تكلّم با فرشتگان (ساره همسر حضرت ابراهيم عليه السلام)، قدرت جسمانى غير عادى (ذوالقرنين)، حاضر كردن تخت بلقيس از سرزمينى ديگر در يك چشم به هم زدن (آصف‏بن برخيا)، خوابيدن و برخاستن پس از سيصد سال (اصحاب كهف). بنابراين آيا به محض مواجهه با يك مسئله غيرعادى كه به يك انسان نسبت داده شده است مى‏توان آن را فوق بشرى و ساخته و پرداخته غلات دانست؟
در صفحه 60 تعريفى كه از غلو ارائه مى‏دهد اين است: اعتقاد به اينكه كسى نمرده و خود را از مردمان پنهان نمايد، چنانكه كيسانيه درباره محمّدبن حنفيه براى اوّلين‏بار اين ادّعا را مطرح كردند. «اين اعتقاد در ميان سواد اعظم مسلمانان با نام غلو شناخته شده و هواداران آن به عنوان غلات خوانده مى‏شدند و اين مفهوم نخستين آن كلمه بود». نكته‏اى كه بايد در اينجا دقت كرد، اين است كه فرق است ميان اينكه قائل شويم كسى خلود دارد و ناميراست و هرگز نمى‏ميرد، با اينكه كسى

صفحه از 146