مستشرقان يهودى و تفاسير اوّليّه اماميّه‏ - صفحه 26

وجود دارد. قرطبى در كتاب «الجامع لاحكام القرآن» وجوه مختلف معناى اين آيه را بيان مى‏دارد و اشاره مى‏كند كه وجه اصلى اين‏گونه خطابات، بيان نكته‏اى به مخاطب به منظور تفهيم آن به ديگرى است و اين روش رايج سخنورى فصيحانه است؛ سپس به نقل از حسين‏بن فاضل مى‏گويد:
استعمال حرف فاء به همراه حرف شرط، نه موجب انجام فعل است و نه تثبيت آن را مى‏رساند، به دليل آنكه پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله پس از نزول اين آيه فرمود: «واللَّه لا أشكّ.» ۱

وجود روايات مشابه در متون اوّليّه شيعه اماميّه‏

اگر مطابق مدّعاى نويسنده مذكور، متون اوّليّه شيعه اماميّه در گذر زمان پالايش شده و باورهاى كنونى شكل گرفته است، بايد مشابه روايت معراج مذكور در تفسير عياشى نيز آمده باشد يا دست كم بخشهايى از مضامين آن به شكل ديگرى وجود داشته باشد. امّا با مراجعه به تفسير عياشى ذيل آيه 94 يونس، اثرى از روايت يادشده نيست و تنها دو روايت با مضمون تاكيد بر عدم شكّ پيامير نسبت به وحى الاهى آمده است ۲ ما متن آنها را به نقل از كتاب علل الشرايع صدوق مى‏آوريم كه آن هم، از جمله كتب اوّليّه اماميّه است.
در اين كتاب باب 107 ذيل عنوان: «العلة الّتى من اجلها قال اللَّه عزوجل لنبيه: (فَإِن كُنتَ فِى شَكٍّ مِمَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَؤُونَ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكَ)۳دو روايت آمده است:

حديث اوّل‏

عن محمّدبن سعيد الاذخرى و كان ممن يصحب موسى‏بن محمّدبن على الرضا عليه السلام أن موسى أخبره أن يحيى‏بن اكثم كتب اليه يسأله عن مسائل فيها: «و اخبرنى عن قول اللَّه عز و جل (فَإِن كُنتَ فِى شَكٍّ مِّمَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَؤُونَ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكَ) 4 مَنِ المخاطب بالآيه؟ فإن

1.قرطبى، ص ۲۴۴

2.عياشى، ج‏۲ ، ۱۳۷-۱۳۶

3.يونس (۱۰) / ۹۴

4.همان‏

صفحه از 40