مستشرقان يهودى و تفاسير اوّليّه اماميّه‏ - صفحه 12

مواجه مى‏شود احساس شكّ و دل‏نگرانى مى‏كند. چنين رفتارى، تمامى روايات اماميّه را - كه نشان‏دهنده رابطه صميمانه و محبّت‏آميز محمّد و على است - نقض مى‏كند.
روايت ديگر كه در تفسير عياشى ذكر شده، به تعداد ائمّه شيعه اشاره دارد و در ذيل تمثيل قرآنى «دانه‏اى كه هفت خوشه ذرت از آن مى‏رويد» عبارتى با اين مضمون آورده است كه منظور از هفت خوشه، هفت امام است كه همگى از نسل فاطمه عليها السلام هستند. نخستينِ آنها حسين و آخرينشان قائم است. اين روايت، از آن جهت غيرعادى است كه نه تنها از هفت امام ياد مى‏كند كه تعداد قابل قبول در فرقه اسماعيليه است، بلكه نخستينِ آنها را حسين عليه السلام و نه حسن عليه السلام مى‏داند. اين دو روايت را بررسى مى‏كنيم تا مشكلات عقيده‏اى ناشى از آن را مشخص سازيم. اين روايات با عقايد شيعه اماميّه همراه و همسو نيست، چه عقايدى كه در تفاسيرشان موجود است و چه عقايدى كه در كتب و متون اعتقادى آنها ثبت و ضبط شده است. ۱
مدّعاى اين نويسنده از آن جهت بيشتر قابل تأمّل است كه وى در كتاب خود به صراحت، شيعه دوازده امامى را پديد آمده قرن چهارم و دوران آل‏بويه مى‏داند ۲. به عقيده او بسيارى از احاديث شيعه، از جمله احاديثى كه اشاره به عصمت پيامبر و امامان شيعه و دوازده تن بودنِ ايشان دارد، همگى در اين عصر - كه وى آن را دوران طلايى شيعه مى‏نامد - جعل شده و توسعه يافته‏اند ۳. به همين دليل، دو روايت مورد استناد خود را كه به ظاهر با عصمت پيامبر و وجود ائمّه دوازده‏گانه سازگارى ندارند، روايتهايى غيرعادى ناميده و از وجود آنها در متون تفسيرى اوّليّه اماميّه - كه پيدايش آن به اواخر قرن سوم و اوايل قرن چهارم باز مى‏گردد - اظهار تعجب مى‏كند. اين در حالى است كه روايات فراوانى از پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله در مصادر معتبر شيعه و سنّى، درخصوص دوازده نفر بودنِ امامان رسيده است كه تنها 271 حديث آن در كتاب منتخب الاثر، نقل و يا نام مصادر اصلى كه آن

1.همان، ص ۲۲۵-۲۲۴

2.همان، ص ۹

3.همان، ص ۸ و ۹

صفحه از 40