مواجه مىشود احساس شكّ و دلنگرانى مىكند. چنين رفتارى، تمامى روايات اماميّه را - كه نشاندهنده رابطه صميمانه و محبّتآميز محمّد و على است - نقض مىكند.
روايت ديگر كه در تفسير عياشى ذكر شده، به تعداد ائمّه شيعه اشاره دارد و در ذيل تمثيل قرآنى «دانهاى كه هفت خوشه ذرت از آن مىرويد» عبارتى با اين مضمون آورده است كه منظور از هفت خوشه، هفت امام است كه همگى از نسل فاطمه عليها السلام هستند. نخستينِ آنها حسين و آخرينشان قائم است. اين روايت، از آن جهت غيرعادى است كه نه تنها از هفت امام ياد مىكند كه تعداد قابل قبول در فرقه اسماعيليه است، بلكه نخستينِ آنها را حسين عليه السلام و نه حسن عليه السلام مىداند. اين دو روايت را بررسى مىكنيم تا مشكلات عقيدهاى ناشى از آن را مشخص سازيم. اين روايات با عقايد شيعه اماميّه همراه و همسو نيست، چه عقايدى كه در تفاسيرشان موجود است و چه عقايدى كه در كتب و متون اعتقادى آنها ثبت و ضبط شده است. ۱
مدّعاى اين نويسنده از آن جهت بيشتر قابل تأمّل است كه وى در كتاب خود به صراحت، شيعه دوازده امامى را پديد آمده قرن چهارم و دوران آلبويه مىداند ۲. به عقيده او بسيارى از احاديث شيعه، از جمله احاديثى كه اشاره به عصمت پيامبر و امامان شيعه و دوازده تن بودنِ ايشان دارد، همگى در اين عصر - كه وى آن را دوران طلايى شيعه مىنامد - جعل شده و توسعه يافتهاند ۳. به همين دليل، دو روايت مورد استناد خود را كه به ظاهر با عصمت پيامبر و وجود ائمّه دوازدهگانه سازگارى ندارند، روايتهايى غيرعادى ناميده و از وجود آنها در متون تفسيرى اوّليّه اماميّه - كه پيدايش آن به اواخر قرن سوم و اوايل قرن چهارم باز مىگردد - اظهار تعجب مىكند. اين در حالى است كه روايات فراوانى از پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله در مصادر معتبر شيعه و سنّى، درخصوص دوازده نفر بودنِ امامان رسيده است كه تنها 271 حديث آن در كتاب منتخب الاثر، نقل و يا نام مصادر اصلى كه آن