مىگويد، پس حال كسى كه شكّ دارد چگونه خواهد بود (و خدا با او چگونه برخورد خواهد كرد؟) - ما از شكّ و از شرّ شيطان به خدا پناه مىبريم - از همينرو امام صادق عليه السلام فرمود: «رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله نه شكّ كرد و نه از انبياء در اين خصوص سؤالى پرسيد.»
2- حسادت
به باور براشر، آنچه بيشتر از همه در روايت معراج مشكلزا است، انتساب ضعف به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله است به طورى كه وى نه تنها در مورد سخنان خدا شكّ كرده است، بلكه در پذيرش ستايشى كه از اميرالمؤمنين عليه السلام شده نيز دچار مشكل شده و پس از دريافت وحى الاهى در شأن حضرت على مرتضى عليه السلام به او حسادت مىكند. همچنين با پى بردن به مقام والاى جانشين خود، رنجيده و محزون مىشود (عرض في نفسه). به نظر او مطابق اين روايت، شخصيّت مؤسّس دين يعنى پيامبر توسط جانشين وى تنزل پيدا كرده است، به طورى كه در مورد آنچه درباره على براى او آشكار شده، شكّ مىكند، آنگاه از سوى خدا توبيخ و سرزنش مىشود. اين جريان همانند داستانى در تورات است كه با مضمونى مشابه درباره اندوهناكىِ موسى از مقام والاى جانشينش نقل شده است. ۱
پاسخ:
توجّه به معناى لغوى «عرض في»
براشر با استشهاد به عبارت «عرض فى نفسه»، آن را داراى بار منفى دانسته و «شكّ» را فاعل «عرض» گرفته و روايت را چنين معنا كرده است كه پيامبر بر اثر حسادت نسبت به موقعيّت جانشين خود يعنى امام على عليه السلام نسبت به وحى الاهى دچار شكّ شد و اين آيه در سرزنش و توبيخ پيامبر نازل شده است ۲. امّا در كتابهاى لغت «عرض» چنين معنا شده است:
عَرَضَ، يَعرِض، عرضاً اى ظَهَرَ و بَدا و لَم يَدُم. «عرض» از باب ضَرَبَ يعنى ظاهر و