هم به دوازده نفر بودن امامان، صدها طريق روايت وجود دارد كه همه آنها از افراد معروف و شناخته شده صحابه و مشاهير تابعين هستند. ۱۲
لذا با وجود اين قرائن و دلايل قطعى، اگر بر فرض در روايتى نكتهاى غير از اين آمده باشد (اعم از اينكه تعداد امامان را سيزده تن و يا كمتر از دوازده نفر معرفى كرده باشد) قابل پذيرش نخواهد بود.
چهارم آنكه در كنار اين روايت، بايد به روايات متعدّدى توجّه كرد كه در مورد قائم آل محمد عليه السلام آمده است و تصريح دارد كه نهمين فرزند امام حسين عليه السلام قائم است. شمار اين روايات، افزون بر صدها حديث است. به عنوان نمونه در كتاب منتخب الاثر به نقل از مصادر اصلى عامه و خاصه، روايات بسيارى در اين خصوص آمده و چندين باب را به خود اختصاص داده است؛ از جمله مىتوان به فصل اوّل در هشت باب با عنوان «فيما يدل على أن الأئمة اثنى عشر» (160 حديث)، و فصل دوم بابهاى هشتم و نهم با عنوان «في أنه من الأئمة التسعة من ولد الحسين عليه السلام» و «في أنه التاسع من ولد الحسين عليه السلام» (148 حديث)۳. لذا به صِرف وجود يك روايت مبنى بر اينكه هفتمين امام قائم است و موضوع آن هم در مورد تعداد ائمه نيست، ديگر روايات را كنار نمىگذاريم.
پنجم آنكه در صورت پذيرش اصل روايت و صحّت آن، احتمال وقوع تصحيف در آن به دليل شباهت «تسع» به «سبع» در نسخهبردارى ناسخان و نقل راويان را، نيز نبايد از نظر دور داشت، كه نمونههاى زيادى در حديث و تاريخ و ادبيات دارد. و در اين صورت، هيچ مشكلى پيش نمىآيد.
1.صافى گلپايگانى، گفتمان مهدويت، ۱۲۱-۱۲۰
2.براى آگاهى بيشتر رك: جلاء البصر لمن يتولى الائمه الإثنى عشر از همان مؤلف ؛ غايه المرام و حجة الخصام في تعيين الامام من طريق الخاص و العام، بحرانى، ۱۱۱-۲۶۵ بابهاى نهم الى چهاردهم.
3.در اين زمينه، همچنين رك: رىشهرى، اهل البيت فى الكتاب و السنه، الفصل الخامس، عدد الائمه من اهلالبيت عليهم السلام، ص ۸۰-۷۳.