نبودهاند كه تمامى روايات كتب حديثى و تفسيرى بلا استثناء صحيح و غيرقابل خدشهاند زيرا بعضاً روايات متناقض و غيرصحيح هم در اين كتابها يافت مىشود. لذا عالمان شيعه همواره سعى داشتهاند روايات را به لحاظ متنى و سندى مورد بررسى و تنقيح قرار دهند و اين امر بويژه در روايات فقهى بروز و جلوه بيشترى يافتهاست.
به عنوان مثال در همين تفسير عياشى رواياتى را مىيابيم كه بر خلاف روايت مورد استناد نويسنده يهودى به تعداد ائمه دوازدهگانه اشاره دارد، كه به آنها اشاره شد. ۱
ناشناخته بودن مفضلبن محمّد جعفى
روايت مورد استناد نويسنده مذكور، به لحاظ سندى قابل خدشه است، چرا كه در بررسيهاى انجام شده در كتب رجالى، نامى از مفضلبن محمّد جعفى يافت نمىشود. او را بايد در زمره مجاهيل قلمداد نمود و در كتب رجالى شيعه فردى شناخته شده نيست. نام راوى شناخته شده، مفضلبن عمر جعفى است كه از اصحاب امام صادق عليه السلام بوده و حديث مشهور توحيد مفضل هم بدو منسوب است.۲ ديگرى هم مفضلبن محمّد الضبى الكوفى است بدون لقب جعفى كه او نيز از اصحاب امام صادق عليه السلام بوده است.۳ لذا مفضلبن محمّد جعفى در كتب رجالى مجهول و ناشناخته است. علاوه بر آنكه متن اين روايت نيز به لحاظ دلالت خالى از اشكال نيست كه توضيح آن آمد.
برداشت اشتباه از معناى سنبله
برداشت نويسنده كتاب در ترجمه سنابل به خوشههاى ذرّت، خطا است، به طورى كه عنوان انگليسى اين بخش از كتاب
1.عياشى، ج ۱، ۱۵-۱۴ و نيز همان، ۲۵۴-۲۵۳
2.براى شرح حال مبسوط وى رك: خويى، ابوالقاسم، معجم رجال الحديث، ج ۱۸، ۲۹۲-۳۰۵ و ۳۱۰.
3.همان، ۳۰۷.