جعفربن محمّد از پدرانش كه برايمان حديث گفت از امير مؤمنان علىبن ابىطالب عليه السلام.
چند نكته دراينجا قابل توجّه است.
4-1- روايت دلالت بر حجّيّت آنان نمىكند، چرا كه نمىتوان گفت كه آنان تنها بر مبناى وحى سخن گفتهاند.
4-2- سند آن ضعيف است زيرا:
اوّل. فضلبن محمّدبن مسيب مجهول است و در جوامع رجالى ما ذكر نشده، بلكه از علماء عامّه است. ذهبى وى را در تذكرة الحُفاظ با لفظ حافظ و امام وصف كرده است. 1
دوم. هارونبن محمّد مجهول است. 2
4-3- مؤلّف از اين روايت نيز، آنچه را كه با منظور وى منافات داشته حذف كرده است. اينك تمام روايت رادر امالى بنگريد: «وصيّت مىكنم شما را به اصحاب پيامبرتان. آنان را سبّ و لعن نكنيد. ايشان كسانىاند كه بعد از او بدعتى ننهادند و به عنوان بدعتگذار ظاهر نشدند، چراكه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله به آنان وصيّت كرده است.» 3
مىبينيم كه نويسنده، كلام اميرالمؤمنين عليه السلام را كه گفتهاند «آنان را سبّ و لعن نكنيد»، حذف كرده است. اين سخن نتيجه وصيّت به آنان است نه حجّيّت قولشان كه نويسنده پنداشته و خواسته است اين مطلب را القاء كند. همچنين ظاهراً جمله «بعد از او بدعت نياوردند» (لم يأتوا محدثاً) به اين صورت باشد كه «و لم يؤوا محدثاً» (آنان به بدعتگذار، پناه ندادهاند.)
4-4- ظاهراً اين روايت، همان سفارش مولايمان اميرالمؤمنين عليه السلام به امام حسن عليه السلام و خاندان اوست كه آن را ثقةالاسلام كلينى و شيخ صدوق و شيخ طوسى ذكر كردهاند، بدينگونه: «خدا را درباره اصحاب پيامبرتان در نظر بگيريد، همان كسانى
1.مستدركات علم الرجال، ج ۶، ص ۲۰۹ ؛ اعيان الشيعه، ج ۸، ص ۴۰۷
2.معجمالرجال، ج ۲۰، ص ۲۵۰
3.امالى شيخ طوسى، ص ۵۲۳