بررسىهايى ارائه كرد. اين گفتار، شامل بررسى ده حديث است كه برخى از صاحبنظران، آنها را دليل بر حجيّت قول صحابه دانستهاند و بر همان اساس، آن كلمات را، در شمار منابع «تفسير اثرى» جاى دادهاند.
مقدّمه
براساس نصوص دينى، ما اجازه نداريم به سخن هيچكس درباره معرفت دينى اعتماد كنيم، مگر بعد از آن كه با دليل، حجّيّت كلامش اثبات گردد، آن هم با دلائل قطعى از كتاب خدا و سنّت قطعى.خداى متعال فرمود: (و ما آتاكم الرسول فَخذوهُ و ما نهيكُم عنه فانتهوا)۱«هرچه راكه رسول خدا به شما بدهد، آن را بگيريد. و هرچه را كه از آن منع كند، از آن بازايستيد.»
اين حقيقت در آيات ديگر در سخن خداى متعال نيز آمده است، ازجمله: (اطيعوا للَّه و اطيعوا الرسول)(5 بار در قرآن آمده) (از خدا و پيامبر اطاعت كنيد.) (لكم في رسولِ اللَّهِ اسوةٌ حسنةٌ)(3 بار در قرآن آمده) (پيامبر خدا برايتان الگويى نيكوست.) (ما ضَلّ صاحبكم و ما غوى و ما ينطق عن الهوى إن هو الّا وحىٌ يُوحى)۲«همراه شما (پيامبر) گمراه نشده و به راه غلط نرفته است. و آنچه كه مىگويد، هواى نفس نيست، فقط وحى است كه فرستاده مىشود.»
به علاوه اين آيات متعدد، معجزات محكم و فراوانى كه از ايشان نقل شده، دلالت بر حجّيّت سخن پيامبر دارد.
همين سان، بايد عمل به سخنان ائمه طاهرين را واجب بدانيم، سخنانى كه صحّت و اعتبارشان براى ما به اثبات رسيده است. اين پيروى ما از ائمه عليهم السلام، با استناد به ادلّه قطعى از كتاب و سنّت است كه حاكى از عصمت آنها نيز مىباشد، مانند:
- آيه تطهير كه دلالت بر عصمت آنان از هر خطائى است.
- آيه ولايت كه ولايت علىبن ابىطالب عليه السلام را در امتداد ولايت خدا و رسولش برمىشمارد.