- حديث غدير كه دلالت بر اثبات ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام مىكند، ولايت و اولويّتى كه هيچ فرقى با ولايت پيغمبر ندارد و اهل بيت او نيز بعد از او همين ولايت را دارند.
- حديث ثقلين كه ائمه را همسنگ قرآن معرفى كرده و امنيّت و عدم سقوط امّت در گمراهى را در گرو قبول كلامشان شناسانده، و بسيارى آيات و احاديث متواترى كه بين فريقين وجود دارد.
امّا حجّيّت سخن غير اهلالبيت - از صحابه و تابعين - اثبات نشده و هيچ آيهاى از آيات قرآن و يا حديثى از سنّت براى دلالت به آن وجود ندارد. بلكه حتى در كتاب و سنّت، دلائلى برخلاف آن وجود دارد، ازجمله اين سخن خداى متعال. (أفإن ماتَ أو قُتِل انقلبتم على أعقابكم)۱«اگر او بميرد و يا كشته شود شما به گذشتهتان بازمىگرديد.» كه اين آيه احتمال مرتدّ شدن برخى صحابه را گوشزد مىنمايد، و احاديثى كه در اين خصوص نقل شده، پيشبينى و احتمال مرتدّ شدن را به واقعيّت تصديق مىكند.
چنانكه حديث معروف «حوض» از سنت نبوى، ارتداد بعضى از صحابه بعد از پيامبر و اين كه آنان به قهقرا بازخواهند گشت را تأييد نموده است، به گونهاى كه فقط شمار اندكى، از آتش دوزخ رهايى خواهند يافت. اين حديث در صحيح بخارى و مسلم و غير اينها نقل شده است.
سخنان علامه طباطبايى در اين مورد
علامه طباطبايى عدم حجّيّت اقوال صحابه و تابعين را در مواردى از تفسيرش بديهى مىداند. در اينجا چند نمونه سخنان ايشان را ذكر مىكنيم:
1. وى در مقدمه تفسيرش گويد: «حجّيّتى در اقول صحابه و تابعين نيست و نظراتشان به خاطر اختلاف فاحشى كه با هم دارند، حجّيّت مقبولى ندارد.» ۲
1.آل عمران (۳) / ۱۴۴
2.تفسير الميزان، ج ۱، ص ۶