2. در توضيح روش تفسيرى خود گويد: «روايات وارده از مفسران صحابه و تابعين، به دليل چندگانگى و تناقض كه در آنها وجود دارد، هيچ حجّت و برهانى براى شخص مسلمان نيست.» ۱
3. در بيان علّت ساختن كعبه در تفسير آيه (و يرفع ابراهيم القواعد)«هنگاميكه حضرت ابراهيم پايههاى كعبه را بلند مىساخت.» با اشاره به روايات مربوط گويد: «يقيناً منظور و مقصودمان، رواياتى است كه به مصادر و منابع عصمت مىرسند، مثل روايات پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و اهل بيت طاهرين عليهم السلام. بايد دانست كه غير آنان - چه مفسران صحابه و چه تابعين - جايگاهى همچون بقيّه مردم دارند و كلامشان مشتمل بر تناقض است.» ۲
آيتاللَّه محمّدهادى معرفت در كتاب «التفسير الاثرى»، در برابر اين نظر، براى اثبات حجّيّت سخنان صحابه و تابعين، به رواياتى استناد كرده كه در اين گفتار، ده روايت از كتاب فوق، مورد بررسى قرار مىگيرد:
1. حديث اوّل
راوندى از امام كاظم عليه السلام روايت كرده كه پيامبر فرمود: «من مايه امانم براى اصحابم... و اصحابم امان براى امّتم... و اين دين پيوسته بر اديان ديگر غالب است تا زمانى كه ميان شما كسانى باشند كه مرا ديدهاند.»۳۴
1.همان، ۱ / ۱۳
2.همان، ۱ / ۲۹۳
3.از اين عبارت چنين مستفاد مىشود كه از نظر پيامبر، صحابه پيامبر كسانى هستند كه فقط آن حضرت را ديده باشند. آيا صِرف ديدن پيامبر، براى اقتدا كردن به آن و پذيرفتن سخنان ايشان - آنچنان كه اهل سنّت مىگويند - كافى است؟
4.التفسير الاثرى الجامع: ۱ / ۱۰۱-۱۰۲ نقل از: نوادر راوندى: ۱۴۶ حديث ۱۹۹؛ بحارالانوار ۲۲: ۳۰۹ ح ۱۱؛ طرائف ابنطاووس: ۴۲۸؛ صحيح مسلم: ۷ / ۱۸۳، كتاب فضائل الصحابة، باب ان النبى امان لأصحابه و أصحابه امان للأمة