مىبينيد كه مؤلف، در قسمت حذيفه، كلام حضرت على عليه السلام درباره اسماء منافقين را حذف كرده، زيرا كه نقل اين كلام دلالت بر آن دارد كه در بين صحابه، منافقانى وجود داشتند؛ و اين با خواسته وى - كه اثبات عدالت تمامى صحابه است - تضادّ آشكارى دارد. مؤلّف قبل از نقل اين حديث، گفته بود: «اينك اين امام اميرالمؤمنين است كه اصحاب رسول خدا را توصيف مىكند به اينكه ايشان كامل بودند و خزانه داران علم پيامبر و جايگاه حكمتش و علمدارانِ او به دستهاى از مردم بودند.» ۱
همچنين درباره عبداللَّهبن مسعود در حديث ياد شده آمده بود كه حضرت فرمودند: «به سنّت خدا آگاه بود، قرآن را قراءت مىكرد و علمش در اينباره كافى بود (كفى به علما). سپس قرآن نزد او ختم شد. [ راوى گويد:] مراد از عبارت «كفى به علما» را نفهميدند كه آيا اين براى عبداللَّه كفايت مىكند يا براى قرآن.» ۲
نويسنده از سخن امام عليه السلام، آخرين جمله يعنى كلام راوى (مراد از عبارت...) را انداخته است، در حالى كه امانت علمى اقتضاء مىكند كه آنچه كه در منبع قيد شده، عيناً ذكر گردد، خواه آن مطلب، از كلام امام باشد يا از توضيحات راوى.
3-3- روايت دلالت مىكند بر اينكه امام، تعداد خاصّى از صحابه را مدح مىكند نه همه آنها را، چنان كه در كلام سائل آمده است: «كسانى را مىبينيم كه از آنها به خوبى ياد مىكنى. در حالى كه آنان ممدوح تو هستند نه تمام قوم (صحابه).»
با وجود ضعف سند روايت و به فرض صحّت آن، نهايت مطلبى كه از آن فهميده مىشود، اين است كه امام عليه السلام تنها همين پنج نفر از صحابه را ستوده است، و صحيح نيست كه به جاى واژه «دون القوم» مدح ديگران اضافه شود.
3-4- روايت، مُرسَل است و در كتاب كنزالعمّال برايش سندى ذكر نشده است.
1.التفسير الأثرى، ۱۰۲
2.شگفتا! اين جمله در مورد كسى بيان مىشود كه پيمان غدير را شكسته و بر ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام استقامت نداشت.