جايگاه صحابه در تبيين قرآن : بررسى ده حديث‏ - صفحه 54

جعفربن محمّد از پدرانش كه برايمان حديث گفت از امير مؤمنان على‏بن ابى‏طالب عليه السلام.
چند نكته دراينجا قابل توجّه است.
4-1- روايت دلالت بر حجّيّت آنان نمى‏كند، چرا كه نمى‏توان گفت كه آنان تنها بر مبناى وحى سخن گفته‏اند.
4-2- سند آن ضعيف است زيرا:
اوّل. فضل‏بن محمّدبن مسيب مجهول است و در جوامع رجالى ما ذكر نشده، بلكه از علماء عامّه است. ذهبى وى را در تذكرة الحُفاظ با لفظ حافظ و امام وصف كرده است. 1
دوم. هارون‏بن محمّد مجهول است. 2
4-3- مؤلّف از اين روايت نيز، آنچه را كه با منظور وى منافات داشته حذف كرده است. اينك تمام روايت رادر امالى بنگريد: «وصيّت مى‏كنم شما را به اصحاب پيامبرتان. آنان را سبّ و لعن نكنيد. ايشان كسانى‏اند كه بعد از او بدعتى ننهادند و به عنوان بدعت‏گذار ظاهر نشدند، چراكه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله به آنان وصيّت كرده است.» 3
مى‏بينيم كه نويسنده، كلام اميرالمؤمنين عليه السلام را كه گفته‏اند «آنان را سبّ و لعن نكنيد»، حذف كرده است. اين سخن نتيجه وصيّت به آنان است نه حجّيّت قولشان كه نويسنده پنداشته و خواسته است اين مطلب را القاء كند. همچنين ظاهراً جمله «بعد از او بدعت نياوردند» (لم يأتوا محدثاً) به اين صورت باشد كه «و لم يؤوا محدثاً» (آنان به بدعت‏گذار، پناه نداده‏اند.)
4-4- ظاهراً اين روايت، همان سفارش مولايمان اميرالمؤمنين عليه السلام به امام حسن عليه السلام و خاندان اوست كه آن را ثقةالاسلام كلينى و شيخ صدوق و شيخ طوسى ذكر كرده‏اند، بدين‏گونه: «خدا را درباره اصحاب پيامبرتان در نظر بگيريد، همان كسانى

1.مستدركات علم الرجال، ج ۶، ص ۲۰۹ ؛ اعيان الشيعه، ج ۸، ص ۴۰۷

2.معجم‏الرجال، ج ۲۰، ص ۲۵۰

3.امالى شيخ طوسى، ص ۵۲۳

صفحه از 72