قول چهارم: نظر مرحوم علامه طباطبايى است. ايشان پس از تقرير اين قول، پنج اشكال به آن وارد مىكند و مىگويد كه اين اشكالات در محضر استاد [= علامه طباطبايى (ره)] هم عرض شد، امّا ايشان آنها را وارد ندانست و بر نظر خويش اصرار مىورزيد.
وى در نهايت، قول سوم را به حق نزديكتر مىشمارد و در عين حال معتقد است كه قول دوم نيز اشكالى ندارد. او در توضيح قول سوم مىنويسد:
خداوند متعال به لسان عقل و وحى و با زبان انبيا، از انسان ميثاق گرفته، در واقع موطن وحى و رسالت همان موطن اخذ ميثاق است. يعنى در برابر درك عقلى كه حجّت باطنى خداست و مطابق است با محتواى وحى كه حجت ظاهرى خداست، خدا از مردم پيمان گرفت كه معارف دين را بپذيرند.... ۱
و در جاى ديگر مىنويسد:
رسالت وحى كه حجّت بيرونى خداست و برهان عقلى كه حجّت درونى خداوند است، زمينه را تثبيت مىكند و به دنبال آن تكليف الاهى مىآيد... ۲
روشن است كه اين قول با مفاد آيه شريفه و روايات فراوانى كه در تفسير آن وارد شده، ناسازگار است. بارها گفتهايم كه وجود عالم ذرّ هرگز با ادلّه عقلى تنافى ندارد و مستلزم تناسخ يا محال عقلى ديگرى نيست. ادّعاى محال بودن، بر مبناى برخى نظريّات فلسفى متأخّر استوار است كه هيچ پايه عقلى و فلسفى ندارند و مستلزم فرو ريختن بسيارى از قوانين عقلىِ روشنِ بشرى هستند. ۳ اشكال تناسخ به قول اول، نيز ناشى از عدم دقّت كافى در آن است. اين اشكال نيز بر قواعدى استوار است كه از نظر فلسفى مسلّم نيستند. ۴
1.همان: ص ۱۲۶
2.همان: ص ۱۳۵
3.برخى از اين اشكالات در نقد نظريه مرحوم علامه طباطبايى ذكر شد.
4.پيشتر در بحث پيرامون نظر ملاصدراى شيرازى (ره) به نقل از استاد مطهرى در اين زمينه مطلبى نقل گرديد كه مراجعه بدان در اين زمينه راهگشا است. (بنگريد: سفينه، ش ، ص)