تعليقات آيت ‏اللَّه جعفرى بر اصول كافى، يك باب از كتاب الحجّة - صفحه 116

بود تا زمانى كه يحيى در خراسان قيام كرد و خليفه به يوسف حاكم دستور داد كه بدن زيد را پايين آورد و بسوزاند، اين اتفاق در سال 743/126 رخ داد. و خاكستر او نيز به فرات ريخته شد.

در اينجا از ذكر جزئيّات دلايل قيام زيد و شكست او چشم مى‏پوشيم. (و تنها به اين بسنده مى‏كنيم كه) مهم‏ترين دليل شكست او، ناتوانى او در درك تأثير چند دسته بودن (چند حزبى بودن، كثرت احزاب) و تأثير نامطلوب تفاوت عقايد آنها بر قيامش بود.
در پاورقى حديث بعدى در باب اين موضوع، بحث بيشترى صورت گرفته است.
۱
بعد از مرگ زيد، يحيى، پسر او، به بلخ واقع در خراسان شتافت و در آنجا زمينه‏هاى قيام خود را (در سال 743/125) پايه‏گذارى كرد. در آن سال، يحيى به مدت چندين ماه با حاكم خراسان، نصربن سيار، جنگيد تا بالاخره مانند پدرش توسط تيرى كه به پيشانى‏اش اصابت كرد، در جوزجان كشته شد. و مانند پدرش، سر او را از بدن جدا نموده و به دمشق فرستادند و بدنش را در جوزجان به ديد عموم گذاشتند و اين بود تا ابومسلم خراسانى شوريد و بدنش را پايين آورد و در سال 749/132، دفنش نمود. ۲ ابن‏شاكر كتبى گويد: جعفربن محمّد الصادق مطلع گشتند كه گروهى از مردم دور يحيى جمع شده‏اند و او را تشويق به قيام مى‏كنند، بنابراين، نامه‏اى براى او نوشت و او را از آن قيام منع كرد و به او فرمود كه او نيز مانند پدرش كشته خواهد شد. ۳

1.جهت مطالعه منابع بيشتر درباره شورش زيد رجوع شود به: مقاتل الطالبيين، ص ۱۵۱-۱۲۷؛ الطبرى، جلد ۲، ص ۱۶۸۸-۱۶۶۷ و ۱۷۱۶-۱۶۹۸؛ البحار، جلد ۴۶، ص ۲۰۹-۱۶۸؛ معجم رجال الحديث، جلد ۷، ص ۳۵۹-۳۴۷

2.رجوع كنيد به مقاتل الطالبين، ص ۱۵۸-۱۵۲؛ الطبرى، جلد ۲، ص ۱۷۱۴-۱۷۱۳ و ۱۷۷۴-۱۷۷۰

3.فوات الوفيات، جلد ۲، ص ۳۸

صفحه از 131