سجاد و امام باقر و امام صادق عليهم السلام نقل قول كرده است. زندگىنامههاى غيرامامى، از او به عنوان يك راوى معتبر نام بردهاند. ۱
مورخين داستان مرگ او را نقل كردهاند و علاوه بر آن چه در اين حديث از او روايت شده، اينطور روايت كردهاند كه اسماعيل به محمد گفت: «به خدا سوگند، تو كشته خواهى شد، پس چگونه با تو بيعت كنم؟» اين واقعه باعث شد كه برخى از مردم، از محمد دورى گزينند و از او جدا شوند. ۲
* ص 598 - همان حديث، ذيل «ولد الحسنبن زيدبن الحسنبن الحسن»:
براساس سخن مجلسى ۳ نسخه صحيح همان است كه در ترجمه آورديم [ يعنى: فرزندان حسنبن زيدبن امام حسن عليه السلام]. متن چاپى كافى در اينجا، دستخوش خطاى ناسخان شده است.
* ص 598 - همان حديث، ذيل «ابن ابىالاشتر، عبداللَّهبن محمّدبن عبداللَّهبن حسن»:
الاشتر (151/768-736/118) بزرگترين پسر محمّدبن حسن، در منطقه سند قيام كرد و همانجا نيز كشته شد.
* ص 602 - همان حديث، پايان حديث:
در آغاز قرن دوم هجرى (هشتم ميلادى) فعاليتهاى سياسى انقلابى پيرامون
1.طوسى، الرجال، ص ۱۴۷ و ۱۰۴ و ۸۳؛ معجم رجال الحديث، جلد ۳، ص ۱۴۸-۱۴۷؛ البخارى، التاريخ الكبير، جلد ۱، بخش اوّل، ص ۳۶۳؛ ابن ابىحاتم، جلد ۱، بخش اول، ص ۱۷۹؛ تهذيب التهذيب، جلد ۱، ص ۳۰۷-۳۰۶؛ ابنسعد، جلد ۵، ص ۲۴۲
2.طبرى، جلد ۳، ص ۲۰۰؛ ابنالاثير، جلد ۵، ص ۵۳۲؛ ابنكثير، جلد ۱۰، ص ۸۴؛ ابنخلدون، جلد ۳، ص ۱۹۱-۱۹۰؛ سمط النجوم العوالى، جلد ۴، ص ۱۵۷
3.مرآة، ج ۴، ص ۱۴۳-۱۴۴
