دودمان او نبود. ۱
«مردم، خاندانش و ديگران، او را المهدى مىناميدند.» ۲
«از آغاز زندگىاش، اينطور در اذهان جا افتاد كه او مهدىاى است كه وعدهاش را دادهاند و پدرش اين مطلب رادر اذهان گروههاى مختلف مردم جاى مىداد. پدر او به نقل از پيامبر اينگونه مىگفت: «حتى اگر يك روز از عمر دنيا مانده باشد، خداوند آن روز را آنچنان طولانى خواهد كرد تا آنگاه كه مهدى يا قائم ما قيام كند كه نامش نام من است و پدرش، همنام پدر من است.»
اماميه اين حديث را - بدون عبارت «و پدرش، همنام پدر من است» - نقل مىكنند.
عبداللَّه در مورد پسرش چنين به مردم مىگفت: «او همان مهدى است كه پيامبر معرفى كرده است، او محمدبن عبداللَّه است.» ۳
«عبداللَّه چندين بار فرزندش (محمد) را پنهان كرد، و حتى گاهى پسر ديگرش ابراهيم را نيز در دوره اموىها پنهان مىداشت. او نمىگذاشت كه آنها خود را به كسى نشان دهند.
وقتى از او سؤال مىشد كه چرا چنين مىكند؟ او گفت: «چه سخنى! زمان آنها هنوز نرسيده است. ۴
از عيسىبن عبداللَّه نقل شده است كه: «محمدبن عبداللَّه از زمان كودكى تا بزرگسالىاش، خود را پنهان مىساخت و از مردم كناره مىجست و با آنان مكاتبه مىنمود و از آنها مىخواست از او پيروى كنند و به خود نام مهدى داده بود.» ۵
1.مقاتل، ص ۲۳۳
2.مقاتل، ص ۲۴۵-۲۴۱ و ۲۳۸-۲۳۷؛ الفخرى، ص ۱۶۶-۱۶۵
3.ابنطقطقى، الفخرى فى الآداب السلطانيه، ص ۱۶۶-۱۶۵
4.مقاتل، ص ۲۴۸-۲۴۷؛ مروج الذهب، جلد ۶، ص ۱۰۸-۱۰۷؛ ابن ابىالحديد، جلد ۷، ص ۱۳۸
5.مقاتل، ص ۲۴۴ و ۲۳۹