تعليقات آيت ‏اللَّه جعفرى بر اصول كافى، يك باب از كتاب الحجّة - صفحه 133

* ص 610 - همان باب، ح 19، ذيل «كتب يحيى‏بن عبداللَّه‏بن الحسن»:
يحيى‏بن عبداللَّه‏بن الحسن (فوت: 800/184) برادر محمد الحسنى بود. او در قيام برادرش و سپس در قيام حسين، شهيد فخّ نقش داشت سپس به طبرستان و ديلم رفت و در سال 791/175 در آنجا قيام كرد. در آغاز پيروان (ياران) بسيارى داشت، امّا به تدريج وى را ترك كردند. در نهايت، او ناچار شد از خليفه هارون الرشيد براى خودش و 70 نفر از پيروان اصلى‏اش درخواست امان‏نامه كند.
شاهدان بسيارى وجود دارند كه شاهد امان دادن هارون به او بوده‏اند، امّا در نهايت برخلاف نظرات قانونى معتبر در مورد اين امان دادن و حتّى (تأييد) رييس محكمه، هارون امان‏نامه را پاره كرد و او را كشت. ۱
* ص 612 - همان حديث، ذيل «ما العترف فى بدنك و ما الصهلج فى الانسان»:
اين دو كلمه (عترف و صهلج) هيچ معنايى ندارند. به نظر مى‏رسد كه اين دو كلمه، رمزى بين امام عليه السلام و يحيى بوده است.

1.مقاتل، ص ۴۸۶ و ۴۶۳

صفحه از 131