در گونهاى از روايتِ ملاقات [ حضرت] محمّد صلى اللَّه عليه و آله با جبرئيل، نقل شده است كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به جبرئيل گفت: من بهسوى قومى بىسواد مبعوث شدهام، [ درپى اين سخن] قرائتهاى گوناگون براى تسهيل به او عطا شد ۱.
از نظر طحاوى، علت اين تخفيف آن است كه آنها در حفظ عين بيان يك قرائت ناتوان بودند و خواندن و نوشتن و دقت در حفظ كلمهبهكلمه از عادات آنها نبود.
تسهيل مورد بحث بعدها نسخ گرديد؛ زيرا ضرورتى كه در ابتدا توجيهكننده وجود قرائات مختلف بود، برداشته شد؛ اين ضرورت با آشنايى روزافزون آنان با نگارش و دقت در نسخهبردارى، برطرف گرديد ۲. از نظر طبرى، تلاوت قرآن به همه آن حروف هفتگانه، هرگز الزامى نشده بود. آن حروف تنها از باب تسهيل در روزهاى اوّل، جريان داشتند. وقتى صحابه مشاهده كردند كه مسلمانان بهخاطر عدم وجود متنى واحد به گروههايى منشعب شده كه با يكديگر مشاجره مىكنند، به اجماع به اين نتيجه رسيدند كه بايد متنى واحد و مورد توافق همگان را بهوجود آورند. صحابه در تعهد بدين امر اشتباه نكردند. آنان توافق كردند آنچه را كه مورد تأييد آخرين عرضه قرآن از سوى جبرئيل به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مىدانند، بايد رونويسى كنند و همه آنچه را كه اينگونه نيست، رها سازند ۳.
همانطور كه ديديم قرائتهاى مختلف به صحابه نسبت داده شده است و هريك از اين قرائتها ادّعاى مرفوع بودن را داشت. همچنين درباره اين قرائات مختلف ادّعا شده كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از وجود آنها مطّلع بود و آنها را تأييد مىكرد، اين تأييد پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نتيجه حديث حروف هفتگانه بود. از اين حديث، اشاره به لهجههاى مختلف، تقريباً به آسانى فهميده مىشد.
وقتى عثمان تصميم گرفت نسخه «امام» را بنويسد، گروهى از صحابه را به اين كار موظّف و به آنها توصيه كرد كه اگر در موردى اختلاف يافتند، آن را به لهجه مضر بنويسند؛ زيرا قرآن بر مردى از مضر نازل شده است ۴. نقل است كه عمر، عبداللَّه [ بن مسعود] را از آموزش قرآن به لهجه هذيل، برحذر
1.طبرى، جامعالبيان، ج۱، ص۳۵
2.سيوطى، الاتقان، ج۱، ص۴۷
3.همان، ص۵۰
4.ابن ابىداود، كتابالمصاحف، ص۱۱