نگاهى به تاريخ قرآن‏ - صفحه 21

و از آن با احترام ياد كردند.
سوگند به خداوند او درباره مصحف جز با مشورت كامل با ما، كارى نكرد. زيرا او گفت: «نظر شما درباره مسأله قرائات چيست؟ شنيده‏ام برخى حتى مى‏گويند: قرائت من از [ قرائت‏] تو بهتر است؛ اين امر معادل بدعت است.» به او گفتيم در انديشه چه كارى هستى؟ او پاسخ داد: «نظر من آن است كه مسلمانان را بايد برمبناى مصحفى واحد، متحد كنيم تا بدين‏طريق، اختلافى پيش نيايد.» پاسخ داديم: تدبير نيكويى است. آن‏گاه كسى پرسيد: «فصيح‏ترين فرد در زبان عربى و آشناترين كس به قرائت قرآن چه كسانى هستند؟» پاسخ دادند: سعيدبن‏عاص، فصيح‏ترين فرد در زبان عربى است و زيدبن‏ثابت آشناترين كس به قرائت قرآن است.» عثمان گفت: «يكى بنويسد و ديگرى املا كند.» ازاين‏رو، آن دو تن مشغول كار شدند و عثمان بدين‏وسيله مسلمانان را برمبناى متنى واحد، متّحد كرد.
[ حضرت‏] على عليه السلام روايت خود را با اين بيان به پايان مى‏برد كه «اگر من در مسند قدرت بودم، همان كارى را مى‏كردم كه عثمان كرد.» ۱.
شيعيان افراطى، رافضيان، ادّعا كردند كه فرمان‏روايان بى‏تقوا، در حدود پانصد آيه از مصحف را حذف كردند، آياتى كه به صراحت تمام، [ حضرت‏] على عليه السلام را جانشين منصوب پيامبر صلى اللَّه عليه و آله معرّفى مى‏كنند.
مؤلّف بيان كرد كه شيعيان تندرو، ادّعا كرده‏اند كه فرمان‏روايان بى‏تقوا، در حدود پانصد آيه از مصحف را حذف كردند؛ آياتى كه به صراحت تمام حضرت على عليه السلام را جانشين منصوب پيامبر صلى اللَّه عليه و آله معرفى مى‏كنند. اين ادّعاى شيعيان افراطى، قابل‏پذيرش نيست. اگر منظور آنان از فرمان‏روايان، ابوبكر و عمر است كه آيات بيان‏گر امامت حضرت على عليه السلام را از مصحف حذف كردند، اين مطلب بنا بر دلايل زير بى‏پايه و اساس است:
يك. چگونه ممكن است ابوبكر و عمر، قرآن را در صدر اسلام تحريف كنند درحالى كه خلافت آنان بر سياست حفظ ظاهر، استوار بوده است و

1.همان، ص‏۲۲

صفحه از 53