نگاهى به تاريخ قرآن‏ - صفحه 26

عثمان خود را مشغول آن نمود كه دريافت بى‏واسطه متون گردآورى‏شده خود را از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله، تضمين كند. او به‏طور هم‏زمان، پايان‏دادن به اختلاف ناشى از قرائت‏هاى مختلف و فراهم‏كردن مبنايى براى قرائت واحد را دغدغه خود قرار داد. وجود اين قرائت‏هاى مختلف، با استناد به صحابه‏اى كه برخى از آنها چهره‏هاى شناخته شده‏اند، توجيه مى‏شود. اين امر بدان‏معناست كه اسناد آن قرائت‏ها، از اسناد قرائت عثمان متمايز است. حذف قرائات مختلف، هدف اصلى عثمان بود.
حذيفه به عثمان گفت: «چه مى‏كنى اگر بشنوى كه شخصى از قرائت اين و آن سخن مى‏گويد و اين همان كارى است كه غيرمسلمانان انجام مى‏دهند؟ هركارى مى‏كنى، اكنون بكن.» ۱.
حذيفه گفت: «كوفيان به متن عبداللَّه [ بن مسعود] و بصريان به متن ابوموسى قائلند. سوگند به خداوند، با ديدن اميرمؤمنان، به او سفارش مى‏كنم كه اين قرائت‏ها را با آب محو كند.» ۲.
عبداللَّه‏[ بن مسعود] گفت: «اگر اين كار را بكنيد، خدا [ هم‏] شما را غرق خواهد كرد. امّا نه در آب.» ۳.
عبداللَّه [ بن مسعود]، حذيفه و ابوموسى بر بام خانه ابوموسى نشسته بودند. عبداللَّه [ بن مسعود] به حذيفه گفت: شنيده‏ام كه چنين و چنان مى‏گويى. حذيفه گفت: بلى، من به حال جماعتى كه درباره قرائت اين و آن صحبت مى‏كنند، متأسفم. آنها بسان غيرمسلمانان، اختلاف مى‏ورزند. حذيفه خطاب به ابوموسى اشعرى گفت: عبداللَّه‏بن قيس! تو به‏عنوان حاكم و معلم بصريان اعزام شده‏اى. آنها ادب، لهجه و متن تو را اتخاذ كرده‏اند. به ابن‏مسعود گفت: تو به‏سوى كوفيان مأمور گشته‏اى تا معلمشان باشى و آنها ادب، لهجه و قرائت تو را برگزيده‏اند. ابن‏مسعود با تندى گفت: «در اين‏صورت من آنها را گمراه نكرده‏ام. آيه‏اى در كتاب خدا نيست، مگر اين كه مى‏دانم كجا و در چه موردى، نازل شده است؛ اگر بدانم كسى بيش از من در اين مورد مى‏داند، به‏طور قطع به‏سوى او مى‏روم.» ۴.

1.دانى، كتاب‏المقنع، ص‏۷

2.كتاب‏المصاحف، باب اختلاف مصاحف الصحابه‏

3.همان، ص‏۱۳

4.ابن ابى‏داود، كتاب‏المصاحف، ص‏۱۴

صفحه از 53