مىگويد: از خجلت غرق در عرق شدم و ترس و وحشت سراپاى وجودم را فرا گرفت. سپس رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: دو فرشته نزد من آمدند. يكى از آنها گفت: قرآن را به يك حرف بخوان، فرشته ديگر گفت: بر آن بيفزا، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: من هم از او خواستم افزون كند. آن فرشته گفت: به دو حرف بخوان و همينگونه مىافزود تا به هفت حرف رسيد. آنگاه گفت: قرآن را به هفت حرف بخوان.» ۱؛
4. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «جبرئيل گفت: قرآن را به يك حرف بخوان. ميكائيل گفت: برايش درخواست اضافه كن. جبرئيل گفت: به دو حرف بخوان تا آن كه به هفت حرف رسيد. سپس گفت: هريك از اين حروف كفايت مىكند؛ به شرط آن كه آيه عذاب را به رحمت ختم نكنى و يا آيه رحمت را به عذاب مبدل نسازى.» ۲؛
5. عمر گفت: «شنيدم هشامبن حكيم سوره فرقان را مىخواند و به تلاوت او گوش فرا دادم. با مشاهده اين كه او به گونهاى قرائت مىكرد كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به من تعليم نداده بود، بهناچار به سوى او كه در حال نماز بود شتافتم. صبورانه منتظر ماندم تا نمازش را ادامه دهد. وقتى نمازش را به پايان رساند، گريبان او را گرفتم و پرسيدم: چه كسى به تو آموخته كه سوره را اينگونه تلاوت كنى؟ او در پاسخ ادعا كرد كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله چنين تعليم فرموده است. گفتم: به خدا سوگند، دروغ مىگويى! او را كشانكشان به نزد پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بردم. به وى گفتم كه هشام، سوره فرقان را به صورتى مىخواند كه به من تعليم نفرمودهاى. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله گفت: «اى هشام! اين سوره را تلاوت كن» و او آنرا بدانسان كه پيشتر از او شنيده بودم، تلاوت نمود. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «اين قرائت به همينگونه نازل شده است.» سپس فرمود: «عمر! تلاوت كن» و من آنچه را كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به من تعليم فرموده بود، تلاوت كردم و آن حضرت فرمود: «درست است. اين قرائت به همينگونه نازل شده است. اين قرآن به هفت حرف نازل گرديده، بنابراين آنچه ميسر است قرائت كنيد». ۳؛
1.طبرى، جامعالبيان، ج۱، ص۲۹
2.همان، ص۳۸
3.بخارى، صحيحالبخارى، ج۳، ص۲۵۷؛ نيسابورى، الجامعالصحيح، ج۶، ص۹۸ - ۹۹؛ ترمذى، الجامعالصحيح، ج۵، ص۱۷۷ - ۱۷۸