نگاهى به تاريخ قرآن‏ - صفحه 30

مى‏گويد: از خجلت غرق در عرق شدم و ترس و وحشت سراپاى وجودم را فرا گرفت. سپس رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: دو فرشته نزد من آمدند. يكى از آنها گفت: قرآن را به يك حرف بخوان، فرشته ديگر گفت: بر آن بيفزا، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: من هم از او خواستم افزون كند. آن فرشته گفت: به دو حرف بخوان و همين‏گونه مى‏افزود تا به هفت حرف رسيد. آن‏گاه گفت: قرآن را به هفت حرف بخوان.» ۱؛
4. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «جبرئيل گفت: قرآن را به يك حرف بخوان. ميكائيل گفت: برايش درخواست اضافه كن. جبرئيل گفت: به دو حرف بخوان تا آن كه به هفت حرف رسيد. سپس گفت: هريك از اين حروف كفايت مى‏كند؛ به شرط آن كه آيه عذاب را به رحمت ختم نكنى و يا آيه رحمت را به عذاب مبدل نسازى.» ۲؛
5. عمر گفت: «شنيدم هشام‏بن حكيم سوره فرقان را مى‏خواند و به تلاوت او گوش فرا دادم. با مشاهده اين كه او به گونه‏اى قرائت مى‏كرد كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به من تعليم نداده بود، به‏ناچار به سوى او كه در حال نماز بود شتافتم. صبورانه منتظر ماندم تا نمازش را ادامه دهد. وقتى نمازش را به پايان رساند، گريبان او را گرفتم و پرسيدم: چه كسى به تو آموخته كه سوره را اين‏گونه تلاوت كنى؟ او در پاسخ ادعا كرد كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله چنين تعليم فرموده است. گفتم: به خدا سوگند، دروغ مى‏گويى! او را كشان‏كشان به نزد پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بردم. به وى گفتم كه هشام، سوره فرقان را به صورتى مى‏خواند كه به من تعليم نفرموده‏اى. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله گفت: «اى هشام! اين سوره را تلاوت كن» و او آنرا بدان‏سان كه پيش‏تر از او شنيده بودم، تلاوت نمود. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «اين قرائت به همين‏گونه نازل شده است.» سپس فرمود: «عمر! تلاوت كن» و من آن‏چه را كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به من تعليم فرموده بود، تلاوت كردم و آن حضرت فرمود: «درست است. اين قرائت به همين‏گونه نازل شده است. اين قرآن به هفت حرف نازل گرديده، بنابراين آن‏چه ميسر است قرائت كنيد». ۳؛

1.طبرى، جامع‏البيان، ج‏۱، ص‏۲۹

2.همان، ص‏۳۸

3.بخارى، صحيح‏البخارى، ج‏۳، ص‏۲۵۷؛ نيسابورى، الجامع‏الصحيح، ج‏۶، ص‏۹۸ - ۹۹؛ ترمذى، الجامع‏الصحيح، ج‏۵، ص‏۱۷۷ - ۱۷۸

صفحه از 53